چکیده:
نوشتار حاضر به بررسی «جاودانگی روح در متون دینی مزدایی» میپردازد. آنچه در تفکـر زردشتی حائز اهمیت است ، تمایزی است که میان بدن مادی و خود غیرمـادی فـرد نهـاده شده است . در پایان جهان دنیوی، هدیه جاودانگی از سوی سوشینت به همه عطا میشـود. در پژوهش حاضر پس از بررسی جهان و انسان مزدایی بـه سرنوشـت روان پرداختـه شـده است . محور اصلی بحث «زندگی شخص پـس از مـرگ » در متـون دینـی مزدایـی و دیـن زرتشت است ؛ بدین معنا که از دیدگاه دین مزدایی و هر فـرد انسـانی پـس از مـرگ بـدن چگونه به زندگی خود به عنوان یک موجود آگاه ادامه خواهد داد.
خلاصه ماشینی:
روان پارسایان مکافات همان اندک گناهانی را هم که مرتکب شده اند، مـیبیننـد، و ایـن در حالی است که روان مرد بدکار نیز که برخی اعمال نیک در نامه ی اعمال دارد، در شـب اول بـا مینوی اندیشه ی نیک ، و در شب دوم با مینوی گفتار نیک و در شب سوم با مینوی کردار نیـک روبه رو میشود: این امر تا حدی برای روان آرامش را به همراه میآورد و آن را تسلی میدهد، اما به هرحال باید به قعر دوزخ رود.
گناهکار پس از رسیدن بر سـر چینود پل که همان پل صراط است اول به محل اندیشه بد، گفتار بد، و کردار بد داخل میشود و پس از طی این مرحله در مرحله ی چهارم به فضای تیرگی بی پایان که انغرتمنگـه ٥ نـام دارد درمی آید.
٢» می بینیم که روان با نخستین گام آسمان اندیشه نیک ، با دومین گـام آسـمان گفتار نیک ، و با سومین گام آسمان کردار نیک گذارد، و با چهارمین گام به روشنی بی پایـان کـه همه شادی و سرور است رسد همه ایزدان و امشاسـپدان بـه پـذیره اش آینهـد، او را پرسـند و گویند «ای جوان نیک اندیش نیک گفتار نیک کردار نیک دین چگونه آن جهان گذران پر بیم را گذر راندی و به این جهان پایدار بی بیم بی دشمن آمدی ٣» و آنگاه به بار گاه فـروغ بـی پایـان اهورا مزدا حاضر میشود.