چکیده:
دوره قاجاریه یکی از اعصار طلایی شعر مذهبی _ آیینی است. تعدّد شاعران آیینی، آفرینش منظومههای مذهبی و پیدایش شاعرانی که منحصرا با موضوع ولایی سخن گفتهاند، قابل توجه است. در دوران مشروطه نیز این جریان ادامه دارد و در دیوان بسیاری از شاعران این دوره، اشعاری در مدح و رثای پیامبر و اهلبیت ایشان، به ویژه اشعاری درباره امام حسین و واقعه عاشورا، مدح و مرثیه امام رضا و نیز در مدح امام زمان، دیده میشود. شاعرانی که اشعار مهدوی سرودهاند بسیارند، معروفترین آنان عبارتند از ملکالشّعرا بهار، صغیر اصفهانی، فواد کرمانی، مفتقر و میرزا یحیی اصفهانی. در این مقاله به معرفی این افراد و نقد اشعار مهدوی آنان میپردازیم. سوالی که مطرح میشود این است که تاثیرپذیری شاعران آیینی از وقایع مشروطه و بازتاب باورهای دینی و ولایی در اشعار مهدوی آنان چگونه است؟ برای پاسخ به این سوال، تحلیل محتوا که عبارت است از برجسته ساختن محورها یا خطوط اصلی اشعار، بهترین روش است. از موارد تاثیرپذیری شاعران از انقلاب مشروطه میتوان مواردی چون مبارزه با خرافات مذهبی، نزاع دینی و تقابل دین و پیشرفت را نام برد. همچنین تمام شاعران آیینیسرای این دوره عقاید دینی خود را با صراحت در اشعارشان بیان کرده و از تولّی به خاندان عصمت و طهارت سرودهاند.
The golden age of religious poetry is the Qajar era. Number of ritualpoets، creation of religious epopees and the emergence of poets who have accused exclusively with the issue of guardianship، is notable. During the Mashruteh period this process is ongoing and many of the poets of the period، have eulogy and elegy poems in the Prophet and his household، especially poems about Imam Hussein (AS) and Ashura event، praise and elegy for the Imam Reza (AS) and also in praise of Imam Mahdi (AS)، are seen. Many poetshave this feature.They are Poet laureate Bahar، Saqir Isfahani، F. Kermani، Mftaqar and Mirza Yahya Esfahani. We report a case of these people and their poetry criticism oftheir Mahdavi poems.
خلاصه ماشینی:
"علاوه بر این، بهار که ملکالشعرای آستان قدس بوده، اشعار بسیاری دربارۀ امام رضا( سرودهاست، مثلا: بگرفت شب ز چهره انجم نقابها آشفته شد به دیدۀ عشاق خوابها استارگان تافـته بر چـرخ لاجورد چونانکه اندر آب ز باران حـبابها (بهار، 1344: ج1، 11) عارف قزوینی هم در دوران نوجوانی چند شعر مذهبی سروده که یکی از آنها قصیدۀ «سلام» است که سال سرایش آن را بین 1272 تا 1275 شمسی دانستهاند: ســلام اول ما بر رســول خـالـق اکـبـر دوم به سـاقی کوثر، سوم شفیعۀ محشر سلام چارم و پنجم به مجتبی و شه دین یکی شهید به زهر و دگر ز نیزه و خنجر شاعر به همین ترتیب به دوازده امام و چهارده معصوم، چهارده سلام میدهد و در پایان هم به ظهور امام زمان( اشاره کردهاست: ظهور او همه خواهان ومقدمش همه عاشق که تا بری بنماید جهان ز کفر سراسر به امـر خـالـق یکـتا کـند ظـهـور و هـمانا زمانه را کند از عدل مشکبیز و معطر (قزوینی،1389: 226) عارف در زندگینامه خودنوشت خویش، گفتهاست که پدرش به دلیل این که او صدای خوبی داشته، او را به روضهخوانی وادار میکرده و او هم نزد میرزا حسین واعظ، نوحه خوانی آموختهبوده: «دو سه سال در پای منبر مرحوم میرزا حسن، مشغول نوحه خوانی بوده و بیشتر نوحهها را هم از قبیل: محرم زینب رسیده وقت سواری بر شتر من نه محمل و نه عماری خود ساخته و میخواندم (همان، 350) ب) وقایع مذهبی _ سیاسی عصر: در دورۀ مشروطه، بسیاری از اشعار با توجه به وقایع مذهبی _ سیاسی زمانه سرودهشدهاند، مثلا در جریان بمباران کردن آستان قدس رضوی، بهار شعری سرودهاست به مطلع: بوی خون ای باد از طوس سوی یثرب بر با نبــی بـرگــو از تربـت خـونین پســر عرضه کن بر وی کز حـالت فرزند غریب وان مصـیبـتها، آیا بــودت هـیچ خــبر؟ هیچ دانی که چه بودست غریبان را حال؟ یا چه رفـته ست غـریب الغـربا را برســر؟..."