چکیده:
ماجرای ابلیس در تاریخ عرفان و تصوف اسلامی بسیار پرمناقشه و مخاطرهآمیز است. مسالهی نافرمانی او در امر سجده بر آدم همواره موضوع بحث بسیاری از عرفای مسلمان بوده است. گروهی از بزرگان عرفان و تصوف دیدگاهی برخلاف دیدگاه رایج دربارهی ابلیس دارند و به دفاع از او و حتی تبرئهی او پرداختهاند. در این نوشته، با بهرهگیری از اسناد و منابع دردسترس، تفاوتها و تشابههای آراء و افکار دو تن از آنان، مولانا جلالالدین بلخی و عینالقضات همدانی،دربارهی ابلیس بررسی میشود. نتیجهی این بررسی نشان میدهد که عینالقضات همدانی مبلّغ و گسترشدهندهی نظریهی دفاع از ابلیس است و با دلایل عرفانی به تبرئهی او پرداخته و او را مورد احترام و تکریم قرار میدهد و در ستایش عمل او (عشق خالص به معبود و برنگشتن از حق و توجهنکردن به غیر او) داد سخن میدهد. در مقابل، مولانا جز در موارد بسیار اندک دیدگاهی متفاوت با او دارد.مولانا در اغلب موارد ابلیس را راندهشدهی درگاه الهی و دشمن دیرین انسان میداند که همواره در پی اغوای آدم و فرزندان اوست.
خلاصه ماشینی:
"مولانا ابلیس را ذاتا دشمن آدمی و مخالف تکامل و تعالی او میداند که از هلاکت او شاد می شود: یا چو دیـوی کاو عدو جان ماست نـارسیـده زحمتش از مـا و کـاست که طبعـا خصـم جــان آدمیست از هــلاک آدمـی در خــرمـی ست (٥/٥-٢٦٠٤) اینکـه صـوفیه و بـه خصـوص حلـاج و عـین القضـات بـه ثبـات قـدم ابلـیس در عشـق و روینگرداندن از معشوق تأکید داشته اند، این گونه مورد انتقاد قرار گرفته اسـت کـه در برابـر فرمان خداوند که مسلما در پس آن حکمت های بسیاری نهفته است و همه از آن بیخبریم ، چه جای دلیل آوردن است ؟مولانا معتقد است که در مقابل چنین هست عظیمی باید نیستی اختیار کرد (کمپانی زارع ، ١٣٩٠).
است ؛ اما اگر فردی وزیر باشد و سپس به مقام پایین تری چون محتسبی تنزل یابد، بی شک خطایی از او سر زده است که مستحق چنین تخفیفی شده است : مـر وزیــری را کنــد شـــه محتسب شــه عـــدو اوبــود نبــود محـب هـم گنــاهی کـرده باشـد آن وزیــر بـی سبب نبــود تغیـــر نـاگـزیـر آن کـه ز اول محتسب بـد خــود ورا بخـت و روزی آن بـده ست از ابتـدا لیک آن کاول وزیـــر شــه بـده ست محتسب کـردن سبب فعـل بد است (2817-20/2) میتوان از این حکایت چنین برداشت کرد که اگر ابلیس از همان ابتدا چنـین مطـرود و ملعون درگاه حق تعالی بود، میتوانستیم استدلال او را در نقش آفرینی اجباریاش بپـذیریم ، اما با توجه به گذشته ی او که از فرشتگان مقرب بوده است ، بایـد بـه علـت خطـایی کـه در ماجرای آفرینش آدم و فرمان سجده به او از ابلیس سر زد، بـه ایـن مقـام تنـزل مـییافـت (کمپانی زارع ، ١٣٩٠)."