چکیده:
در سنت تاریخ نگاری کلاسیک ایرانی اسلامی، تاریخ نویسی و تاریخ نگری ابو علی مسکویه آغاز گر فصل نوینی بود. این سرآغاز جدید و رویکرد نو در نگاه و فهم تاریخی اگر چه تا قبل از آغاز حیات فکری ابوعلی مسکویه مسبوق به سابقه بود و تلاش ها و اندیشه های بزرگانی هم چون یعقوبی مسعودی در عرصه ی تاریخ و تاریخ نگاری را پشت سرخود می دید با این وجود نگرش خاص و متفاوت مسکویه به تاریخ و تاریخ نگاری سبب شد که حوزه های مورد توجه وی تا حدودی متفاوت از دیگر مورخان مسلمان تا قرن پنجم و نیز مورخان پس از وی باشد. در این پژوهش تلاش شده است تا مولفه های تمایز بخش در تاریخ نگری و تاریخ نگاری ابوعلی مسکویه با نگاه دقیق تری دنبال شود. رویکرد متفاوت به تاریخ باستانی ایران، اتخاذ نگرش تجربه گرایانه و انسان شناسانه در نقل و تفسیر رویدادهای تاریخی، نگاه خردگرایانه و فلسفی به روایت های تاریخی و ... بخشی از این نگرش تاریخی است که تلاش می شود در یک پژوهش توصیفی تبیینی مورد بررسی قرار گیرد.
Abu Ali Miskawayh’s historiography and his historical perspective was an initiator of new
season in the Iranian-Islamic classical tradition of historiography. This novel approach to the
historical understanding had existed before the beginning of the intellectual life of Miskawayh and
some considerable efforts and ideas had been stated by a few great historians such as Ya’qubi and
Masudi in the feld of history and historiography. However, the specifc and different Miskawayh’s
attitude to history and historiography caused his areas of interest would be at a somewhat different
from another Muslim historians in the ffth century and historians who appeared after him.
In this study, it’s tried to follow the distinguished components of Abu Ali Miskawayh’s
history and historiography with a closer look. Different approach to the Iran’s ancient history,
adopting an empirical and anthropological attitude to the narration and interpretation of
historical events, rational and philosophical look at the historical narrative, etc. is one part
of his historical approach that is tried in an explanatory - descriptive study to be explained.
خلاصه ماشینی:
"این سرآغاز جدید و رویکرد نو در نگاه و فهم تاریخی اگر چه تا قبل از آغاز حیات فکری ابوعلی مسکویه مسبوق به سابقه بود و تلاش ها و اندیشــه های بزرگانی هم چون یعقوبی و مســعودی در عرصه ی تاریخ و تاریخ نگاری را پشت سرخود میدید با این وجود نگرش خاص و متفاوت مســکویه به تاریخ و تاریخ نگاری ســبب شد که حوزه های مورد توجه وی تا حدودی متفاوت از دیگر مورخان مسلمان تا قرن پنجم و نیز مورخان پس از وی باشد.
نوع حکومت و سیاست پادشاهان ایران باستان از نگاه مسکویه اهمیتی اساسی دارد؛ به شکلی که بر خلاف بعضی مورخان دیگر مانند ابوریحان بیرونی و یا مســعودی توجه به ابعاد فرهنگی و یا حوزه های دانش و علوم ایرانیان قبل از اسلام در این نگرش به چشم نمی خورد.
»١٠ مســکویه سلسله های باستانی ایران را به صورت یک تقسیم بندی چهارچوبی مورد بررسی قرار نمی دهد و به نظر می رســد با وجود علاقه ی شــدیدی که به تاریخ سیاسی سلاطین و فرمانروایان باســتانی ایران داشــته اســت در بررســی این دوره دچار گم گشــتگی زمانی یا عدم تفهیم مبانی کرونولوژیکی تاریخی شــده باشد.
٢٢ آنچه که به عنوان رویکرد سیاســی در تاریخ نگاری مسکویه بازتاب یافته است نمایانگر این امر اســت که مســکویه در انتقال تجربیات حکومتی و سیاست ورزی پادشــاهان باستانی ایران تلاشی گســترده از خود نشــان می دهد."