چکیده:
ریختشناسی، بررسی ساختاری اثر ادبی است که ولادیمیر پراپ با التفات به رهیافتهای شکل گرایانه ارائه کرد، و با بررسی یکصد افسانهی جادویی روسی، نمونهای عملی از آن به دست داد. بر اساس نظریه-ی پراپ، افسانههای جادویی، به رغم تفاوتها، در ساختار و اصول بنیادین اشتراک دارند و کار ریخت-شناسی این است که این محورهای بنیادین و مشترک را بازیابد. در این پژوهش میدانی- تحلیلی، قدیمیترین روایت شفاهی امیر و گوهر از منظر ریختشناسی پراپ مورد بررسی قرار گرفته است. بنابر نتایج پژوهش، خویشکاریهای روایت امیر و گوهر، در انطباق با مدل پراپ، با جابهجایی با ساختار مورد نظر پراپ مطابقت میکند، ترتیب مورد اشارهی پراپ در این روایت رعایت نمیشود. مثلاً خویشکاری عروسی که معمولاً در پایان داستان اتفاق میافتد، در آغاز روایت امیر و گوهر رخ میدهد، همچنان که پایان داستان که معمولا با وصال عاشق و معشوق همراه است، در روایت امیر و گوهر نامشخص تمام می-شود. علاوه بر این، شاهد جایگزینی برخی خویشکاریها در روایت امیر و گوهر هستیم، مانند عامل کرامت یا معجزه که جای عامل جادو را میگیرد و یا رقیب که جای شریر را. با این همه و به رغم این تفاوتها، کارکرد و بازتاب این خویشکاریها در هر دو افسانه مشابه است. این تفاوتها از یک سو، به تفاوت افسانهی عاشقانه و افسانهی جادویی برمیگردد و از سوی دیگر، به بنمایههای دینی و مذهبی افسانهی امیر و گوهر معطوف است. در مجموع اجزا و شخصیتها و عملکرد منظومه امیر و گوهر و خویشکاریهای آن با اندکی جابهجایی از مدل پراپ پیروی میکند.
Keyxosrow in the Shahname after the final victory over Afrasiyab، goes to a mountain and disappears. In one of the oral- popular narrations of this wonderful disappearance، Keyxosrow goes to cave with a dog. Dog is seen in some other stories that in them a person ascends to sky or lives in under world and or goes to other world and returns. Dog in ancient beliefs and stories of many nations connected with another world and is supposed guard and guide of spirits. Probably dog of Keyxosrow in Iranian oral tradition is based on this mythical and ritual motif and in fact ، dog is his guard and leader in cave.
خلاصه ماشینی:
"در این پژوهش میدانی- تحلیلی، قدیم ترین روایت شفاهی امیر و گوهر - از منظومه های عاشقانۀ مازندران - از منظر ریخت شناسی پراپ بررسی شد.
برخی از این روایت ها را پژوهشگران جمع آوری کرده اند و منابع مکتوبی در دست است که روایت کاملی از افسانۀ امیر و گوهر در آن ها آمده است ، از آن جمله میتوان به این آثار اشاره کرد: کنزالاسرار مازندرانی (امیر پازواری، ١٢٧٧: ١/ ١٢٤-١٢٩)؛ سفرنامۀ ملگونف (ملگونف ، ١٣٧٦: ٢٤٥-٢٤٧؛ همو، ١٨٦٨: ٢٠٩-٢١٠؛ همو، ١٣٦٤: ١٣٢-١٣٣)؛ افسانه های دیار همیشه بهار (میرکاظمی، ١٣٧٤: ٢٠٨-٢١٠) و دانشنامۀ فرهنگ مردم ایران (مدخل امیر و گوهر) (ذوالفقاری،١٣٩١: ٦٣٠) و یکصد منظومۀ عاشقانۀ فارسی (همو، ١٣٩٢: ١٢٠-١٢٢)؛ کتاریهای زندگی امیر پازواری (کبیری،١٣٩١: سایت مازندنومه )، نمایش و موسیقی در ایران (اشرفی،١٣٨٣: ٤٥٤/٢-٤٥٣)؛ موسیقی مازندران (پهلوان ، ١٣٨٨: ٧٤).
در این افسانه ، خویشکاری جادویی در قالب معجزه یا کرامت اتفاق میافتد و چند بار به شکل های دیگر، مثل ریختن آب دهن در دهان قهرمان تکرار میشود که معادل اولین کار هبه کننده در مدل پراپ است با کارکرد جادویی و تأثیر مستقیم در اعمال و رفتار قهرمانان .
عموما فریب کاری در قالب پنهانکاری صورت میپذیرد؛ یعنی عامل شراراتی در کار نیست و تنها بخشی از حقیقت ، از دید بقیۀ شخصیت ها پنهان میشود که در این خویشکاری همان کرامت حضرت امیر و حضرت محمد(ص ) در قبال امیر و گوهر است ."