چکیده:
نوع نگاه فلسفی ابنسینا به مسائل هستیشناسی، در مباحث طبی او نیز تأثیرگذار بوده است که یکی از مهمترین آنها، بحث علیت و لوازم آن است. پیش از ابنسینا حکیمان یونانی به خصوص ارسطو تلاشهای بسیاری در ارائه نظام پزشکی عقلانی و مبتنی بر اصول فلسفی[= نفی اعتقادات خرافی در پزشکی و درمان] نمودند. از این جهت، در پژوهش حاضر ابتداء به تبیین جایگاه نظام علیت در نظر پزشکان یونانی به ویژه ارسطو از یک سوی و پزشکی جدید از سوی دیگر پرداخته شده و سپس تأثیر نظام علیت در طب سینوی مورد بررسی قرار گرفته است. طب سینوی به دو قسمت نظری و عملی تقسیم میشود که ابنسینا طبیب را از ورود به بحثهای فلسفی در طب نظری باز میدارد. از این رو، فهم برخی از مبانی آن مبتنی بر دانستن مبانی فلسفی بوده و طبیب حقیقی کسی است که فلسفه را نیز به نیکی بداند. اصل علیت، علل اربعه، اصل سنخیت، نگاه غایتانگار به هستی و نگرش الهی به عالم از جمله مواردی هستند که در این مقاله بدان پرداخته شده و سعی گردیده لوازم آن در طب سینوی پیگیری شود.
خلاصه ماشینی:
با توجه به نکات گفته شده ، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که کاربرد اصل علیت در در طب نظری سینوی چگونه است ؟ به بیان دیگر ابن سینا چگونه با استفاده از اصل علیت ، علل اربعه ، اصل سنخیت و نگرش الهی به عالم در پرتو اصل علیت به شناخت و تبیین بیماری ها از یک سوی و درمان آن ها از از سوی دیگر می پردازد؟ به نظر می رسد پیش از پرداختن به بحث علیت در طب نظری سینوی ، مشخص شدن جایگاه اصل علیت در پزشکی جدید و میان دیگر طبیبان مسلمان ضروری می نماید.
از دیگر موارد استفاده از اصل علیت در طب سنتی این است که ابن سینا در بحث اختلاف طبیبان در مورد مزاج کودکان ، اقوال گوناگونی را در مورد سبب و علت رشد و نمو کودکان بیان می کند و آن ها را نقد می کند(همان ، ص ٣٠ـ٣٢).
این عبارت ملاصدرا بسیاری از اشکالاتی را که بر اصل سنخیت شده است ، دفع می کند؛ زیرا برخی گمان کرده اند که منظور از سنخیت بین علت و معلول ، سنخیت در امور ماهوی (مماثلت ) است ، در حالی که ملاصدرا در توضیح سخن ابن سینا می گوید که گرچه بین فاعل و فعلش مناسبت وجود دارد؛ ولی این مناسبت صرفا به معنای مماثلت نیست که از نظر ماهوی نیز یکی باشند.