چکیده:
تحقیقات نشان میدهد که حدود یک سوم سطح خشکیهای جهان را مناطق خشک تشکیل میدهد و ایران اسلامی نیز در منطقهی خشک و نیمه خشک جهان قرار گرفته است که غیر از حاکم بودن خشکی، بخش قابل توجهی از آن یعنی در حدود بیست و پنج میلیون هکتار از اراضی کشور، برابر 15 درصد اراضی را زمینهای شور به خود اختصاص داده است. لیکن از این فراتر، آن چه بر این معضل و بلکه مصیبت غم بار میافزاید این است که اکثر رودخانههای موجود دایمی و فصلی و یا موقتی ایران نیز شور میباشد و نیز تعداد زیادی از دریاچههای مهم داخلی سرزمین هم دارای آب شور هستند. از طرفی، جهت نیاز روز به روز، از آبهای زیرزمینی برداشت بیشتری میشود. از جمله این که در سال آبی 85-1384 میزان تخلیهی منابع آبهای زیرزمینی79837 میلیون متر مکعب بوده که نسبت به سال آبی 84-1383 به میزان 5/ 2 درصد افزایش داشته است. عدم بهرهگیری صحیح و بیرویه از آب های زیر زمینی، خود سبب شور شدن آبهای شیرین میگردد.
استانها و شهرهای نیمه جنوبی کشور و حاشیه کویر، آب شور فراوانی دارند و کم آبی و شوری آب و در کنار آن شوری خاک، حتی به روستاهای کشاورزی هم رسیده و زمینها را از حیض انتفاع خارج ساخته است. اکثر قناتهای کشور به ویژه قناتهای بخش جنوبی و حاشیهی کویرخشک گردیده و از حدود 40000 رشته قنات موجود در کشور، در سال 1385 تعداد آنها به36307 رشته رسیده است. زمینهای زیادی بایر و متروکه گردیدهاند. برداشت بیرویه و بدون برنامهریزی مدون آب قناتها، چشمهها و آبهای زیرزمینی شیرین، از طریق چاههای عمیق و نیمهعمیق (جمعاّ 588743 چاه) سبب شده به شدت آبهای شیرین محدود و به مرور بر میزان آب شور اضافه شود و به دنبال خود بحران کم آبی و بحران خشکی زایی افزایش یابد. این چالش خود زنگ خطری از یک بحران عظیم کم آبی است و برنامهریزان و مسوولین باید از این بحران به عنوان یک تکلیف شرعی و الهی و وظیفهای خطیر، به چارهجویی دلسوزانه و مسوولانه بیاندیشند و تا دیر نشده جهت حفظ کشاورزی و کشاورزی روستایی، مدیریت مطلوبی در صیانت و جلوگیری از هدر رفت آبها و آلودگی آنها اعمال نمایند که در این مقاله مختصرا به آن پرداخته میشود.