چکیده:
مقالهحاضر با بررسی مقولة «استفهام» و معانی ثانوی آن در بلاغت عربی و فارسی به این حقیقت دست یافته است که نتایج بررسی و حتّی گاهی شاهد مثالهای بسیاری از این آثار تکراری میباشد؛ بهگونهای که پس از جمعبندی و حذف موارد تکراری به این نتیجه میرسیم که معانی ثانوی استفهام در کتب بلاغی عربی در 35 عنوان مشترک و در کتب بلاغی فارسی در 32 عنوان مشترک مطرح شدهاند. این درحالی است که با مطالعه و بررسی شعر و ادبفارسی میتوان به شواهدی از سوال دستیافت که قابلیت دسته بندی در هیچ کدام از عناوین مطرح شده در آثار بلاغی عربی و فارسی را ندارد و عنوانی جدید برای آن میبایست وضع نمود؛ از این میان، حافظ بهواسطة دولت قرآن در این زمینه نیز دستاوردهای متفاوتی را کسب نموده است؛ به عبارت دیگر، حافظ با اشراف بر اسلوبهای بلاغی قرآنکریم و تاسّی از شگردهای پرسشسازی آن، به این توانمندی دست یافته است که سوالات خود را در معانی و عناوینی بهکار ببرد که در دیگر کتب بلاغی و ادب فارسی پیشینة کاربرد ندارد؛ از اینرو، بر مبنای غزل او میتوان به تعداد معانی ثانوی استفهام افزود و در نهایت، ضمن رعایت اسلوب عنوانگذاری علمی و با مسمّی به ارائة عنوانهای جدید و تعریف آنها پرداخت. در این تحقیق با مطالعة غزلیاتحافظ به 615 سوال دست یافتهایم که از این تعداد 4 سوال در معنای حقیقی بهکار رفتهاست و دیگر سوالات آن را در 59 عنوان تقسیم نمودهایم و به منظور تبیین و تطبیق شگرد پرسشسازی حافظ با قرآن، در هر عنوان به ذکر یک آیه از قرآن و یک بیت از حافظ پرداختهایم.
خلاصه ماشینی:
این درحالی است که با مطالعه و بررسی شعر و ادبفارسی میتوان به شواهدی از سؤال دستیافت که قابلیت دسته بندی در هیچ کدام از عناوین مطرح شده در آثار بلاغی عربی و فارسی را ندارد و عنوانی جدید برای آن میبایست وضع نمود؛ از این میان، حافظ بهواسطة دولت قرآن در این زمینه نیز دستاوردهای متفاوتی را کسب نموده است؛ به عبارت دیگر، حافظ با اشراف بر اسلوبهای بلاغی قرآنکریم و تأسی از شگردهای پرسشسازی آن، به این توانمندی دست یافته است که سؤالات خود را در معانی و عناوینی بهکار ببرد که در دیگر کتب بلاغی و ادب فارسی پیشینة کاربرد ندارد؛ از اینرو، بر مبنای غزل او میتوان به تعداد معانی ثانوی استفهام افزود و در نهایت، ضمن رعایت اسلوب عنوانگذاری علمی و با مسمی به ارائة عنوانهای جدید و تعریف آنها پرداخت.