چکیده:
در فرهنگ مصرفی کنونی مقولۀ بدن و بدنپنداری، رکن اساسی هویت شخصی شده است؛ درنتیجه در سالهای اخیر انواع مختلفی از جراحی زیبایی در جامعۀ ایرانی متداول شده که بالاترین میزان مراجعات زیبایی، متعلق به جراحی بینی است. در این مقاله با تأکید بر اهمیت بدن و تمایل روزافزون به جراحی زیبایی بینی در جامعۀ ایرانی و اشاره به تحولات گفتمانی بدن در ایران، تلاش شده است با الهام از نظریۀ باومن و باتلر در حوزۀ جنسیت، روش تحلیل گفتمان انتقادی و رویکرد تاریخی وُداک، مستند اجتماعی «دماغ به سبک ایرانی» توصیف، تفسیر و معناکاوی شود. نتایج این مطالعه نشان میدهد در مستند مذکور، نهادهایی مانند تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش)، دین، پزشکی و هنر، موقعیت سخنگویی و موضعگیری پیرامون بدن و جراحی زیبایی دارند. فیلم مستند همچنین تنازعی گفتمانی- ارزشی بین گفتمان مدرسه و پزشکی بهعنوان تأییدگران و مشروعیتدهندگان این کردار گفتمانی (جراحی زیبایی) و گفتمان دین و هنر بهعنوان نکوهشگران این کردار است و در این میان مبادرتکنندگان نیز در دیالکتیکهایی همچون اطمینان– تردید، تشویش – لذت و خوشایندی و فردیت قرار میگیرند. تحلیل گفتمان مستند مذکور همچنین نشان میدهد هیچیک از گفتمانهای مذکور، موقعیت برتر و فرادست را پیرامون جراحی زیبایی و تصاحب فضای گفتمانی آن ندرند و به همین دلیل نمیتوانند یکسره هژمونیک شوند و بر ساحت مذکور تفوّق پیدا کنند.
In the current era of consumer culture strongly centered body and notion of body is essential component of personal identity in society and in the modern era. As a result، the body is seen as a sign and text can be medium to recognition of body culture in which the cultural changes and social، cultural، political and historical contexts evaluated. The results of this analysis indicate that in the documentary، institutions such as education، religion، medicine and art have speaker position about body and cosmetic procedures. The results also suggest that the film is scope of discourse struggle legitimacy or illegitimacy between the school and the medical discourse on the one hand - as confirming the action and discursive practice and discourse of religion and art - as a critic of this social practice -. The participants also engage in dialectic of trust - doubt، anxiety - comfort and individuality and image in the mirror of others. The discourse analysis of this documentary indicates that none of mentioned Discourses have not the superior position about cosmetic surgery and for this reason none of Discourses cannot be hegemonic in discourse space of this documentary
خلاصه ماشینی:
"در این تحقیق نیز این نتیجه تآیید میشود که با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی، افراد از میزان آگاهی از حقوق خود و همچنین تعهدات شان نسبت به جامعه ای که در آن زندگی می کنند برخوردار هستند خود بر میزان شهروندی فرهنگی آنان موثر است.
در حقیقت تفاوت این تحقیق در آن است که علاوه بر مفهوم عمومی شهروندی، بعد فرهنگی آن را در نظر گرفته و به دنبال بررسی تاثیر عواملی چون سرمایه فرهنگی و فرهنگ شهروندی بر متغیر وابسته که همان شهروندی فرهنگی است معطوف گردیده است؛ همچنین به دنبال مطالعه توصیفی از وضعیت تنوعات فرهنگی و گرایشات فرهنگی شهروندان،سنجش میزان آگاهیشان از حقوق شهروندی و میزان تمایلشان برای اجرای تعهدات مورد توجه قرار داده شود مطابق با نتایج برگرفته از تحقیق مشاهده گردید که میزان برخورداری از متغیر شهروندی فرهنگی شهروندان برابر با2/47 درصد در سطح بالایی ارزیابی شده است، که میزان آن در دو مولفه گرایشات فرهنگی (15/41 درصد ) در سطح متوسط و رو به بالا و پذیرش فرهنگی( 19/32 درصد) در سطح متوسط ارزیابی شده است.
ضرورت این تحقیق ارتقاء وضعیت شهروندی فرهنگی در جامعه مورد مطالعه است، برنامهریزی از طریق فعالیتهای مدیریت شهر، با بهرهمندی از مشارکت دیگر نهادهای اجتماعی، رسانههای جمعی، افزایش سرمایههای فرهنگی آموزشهای شهروندی میسر خواهد بود؛ همچنین احساس تعلق، رفتارهای مسئولانه از نظر اجتماعی و اخلاقی، درک و آگاهی از هویت و فرهنگ دیگری و آموزششان برای مشارکت و داوطلبشدن در فعالیتهای عامالمنفعه و دسته جمعی را در شهروندان میتوان ایجاد کرد."