چکیده:
پارلمان یا مجلس در ساختار قدرت سیاسی کشورها دارای جایگاه و اهمیت ویژهای است. مجلس را قوه عاقله هر نظامی قلمداد می کنند و آن را تجلی اراده عمومی به حساب می آورند که کارویژه آن وضع قانون یا قواعد کلی لازم الاجراست. در نظام جمهوری اسلامی ایران به دلیل اهمیت آن در اسلام، تاکید قانون اساسی و رهبران نظام بر جایگاه رفیع مجلس، این مساله اهمیت ویژهای دارد به گونه ای که رهبر نظام آن را در راس همه امور معرفی کرده اند. در این مقاله به بحث مجلس ششم و هفتم پرداخته شده است. اکثر نمایندگان مجلس ششم در دست جناح اصلاحطلبان و مجلس هفتم در دست اصولگرایان بود و حوزه عملکرد آنان بیشتر در حوزه مباحث اقتصادی و سیاسی بوده است. هدف این مقاله ارزیابی عملکرد
دوره های مختلف مجلس چه در داخل مجلس و چه در ارتباط با نهادهای دیگر با تاکید بر فعالیت این گروه ها در مجلس می باشد. سوال اصلی که در این مقاله قابل بیان است که آیا مجلس ششم و مجلس هفتم در تقابل یکدیگر بودهاند؟ فرضیه این مقاله بر این اصل استوار است که هر دو مجلس به خاطر بی نظمی های گوناگون و نداشتن برنامه مدون و اختلافات نظری در برابر نهاد مختلف در تضاد بوده اند.
خلاصه ماشینی:
"البته اغلب اصلاحطلبان پیشبینی نمیکردند که شورای نگهبان و هیأتهای نظارت دست به رد صلاحیت گسترده بزنند که علاوه بر نفرات اصلی اصلاحطلبان شامل افراد بعدی نیز بشود روز 20 دی همان سال نمایندگان اصلاحطلب از طرق غیررسمی خبر رد صلاحیت نزدیک به 90 نماینده مجلس ششم را دریافتند شورای نگهبان اعلام رد صلاحیتها را تا دقیقه آخر وقت قانونی نگه داشت در روز 21 دی ماه نمایندهای از تهران که صلاحیتاش تأیید شده بود که به بیانیه شماره 1 مشهور است طی نطقی اعلام کرد که نمایندگان مجلس در اعتراض به رد صلاحیتها در مجلس متحصن خواهند شد کروبی رئیس مجلس که پیش از شروع جلسه که از برنامه تحصن باخبر شده بود تلاش کرد که نمایندگان را منصرف کند او از شورای نگهبان خواست که دلایل رد صلاحیتها را اعلام کند به موازات تحصن نمایندگان در مجلس، رئیس جمهوری و رئیس مجلس نیز تلاشها و رایزنیهای خود را ادامه دادند آنها در پاسخ به اظهارات جنتی دبیر شورای نگهبان که از رد صلاحیت کاندیداها دفاع کرده و آنها را دارای مفاسد اخلاقی و اقتصادی خوانده بود، اطلاعیه مشترکی صادر کردند که صدا و سیما حاضر به پخش آن نشد.
یک تصور اشتباهی که در میان مردم وجود دارد جایگاه دقیق این قوهها بخصوص جایگاه قوه مقننه و اجرایی را به شکل صحیح نمیدانند و گاهی انتظارات بالایی از این نمایندهها میشود برای بررسی عملکرد و نقد هر یک از این مجالس باید نگاه به وظیفه محولهشان یعنی دو بعد قانونگذاری و نظارت کرد نه به جنبه جناحبندیشان، زیرا جناحبندی در نهادی مانند قوه مجریه نه در قانون اساسی آمده است و نه به نفع مردمی که آنان را انتخاب کردهاند نکته قابل توجه اینکه حتی جرج واشنگتن در دوران ریاست جمهوریاش در نامهای به مردم خاطر نشان میسازد که جناحبندی در هر دو مجلس امری ناشایست و زیانبار است."