چکیده:
موضوع لیبرالیسم و دموکراسی لیبرال در ایران از هنگام وقوع مشروطه در برخوردهای فکری جامعه ما مهم بوده است. در آن هنگام، ما با نسخههای اومانیستی لیبرال مواجه بودیم و هماکنون نیز گاه افرادی در این چهارچوب اولیه به لیبرالیسم میپردازند (مثلا نهضت آزادی). در چهارچوب این نسخه اومانیستی، ملهم از آموزههای اساسی عصر روشنگری، توان مدرنیستی تک تک افراد جامعه در شناسایی خیر اخلاقی (خیر اخلاقی که به تعبیر مدرن آن، کاملا به صورت مفهوم وسیعی از تجربه درد و لذت قابل درک است)، معیار اثبات دموکراسی قرار میگیرد. استدلال میشود که همه افراد به یک اندازه صلاحیت شناخت خیر اخلاقی را دارند و از این قرار همه صلاحیت دارند تا مستقیم یا غیر مستقیم در اتخاذ تصمیمات اجتماعی مداخله کنند. دیگر هیچ صلاحیتی که از سوی کلیسا یا بر اساس یک صلاحیت نظری یا شهودی برای فردی مسجل شود وجود ندارد.
خلاصه ماشینی:
"1ـ طرح مسأله مطالعة لزلی رومن XE "رومن، لزلی" (Roman, 1996)، دربارة سند سیاسی دولت کانادا که جوانان خطرناک XE "جوانان خطرناک" اخراجی از دبیرستانهارا در زمرة موضوعات و اهداف مد نظر خود قرار میدهد، مدخل مفیدیرا به دست میدهد؛ مدخل مفیدی برای پژوهش راجع به متون سیاسی که از خلال گفتمان مربوط به امور پرمخاطره، جوانانرا به عنوان مسأله مطرح میکنند[4].
تمرکز رومن XE "رومن، لزلی" بر فرایندهای تولید ساختار معنایی دربارة جوانان خطرناک، XE "جوانان خطرناک" و نقشهایی که متخصصان مختلف و مراکز تخصصی گوناگون در تولید این حقیقتها دربارة جوانان به عنوان «سوژههای شرمندگی، انحراف و آسیبشناسی» ایفا میکنند(Roman, 1996: 22) نکتة قابل توجه دیدگاه اوست؛ سخن گفتن از اینکه جوانان ملترا به مخاطره میافکنند، باعث میشوند تا ملت ثغور رقابتیاش در اقتصاد جهانیرا از دست بدهد، یا توقعات اخلاقی ملترا بیپاسخ میگذارند، نه تنها مظهر دولت کورپوراتیست جدید و پوپولیسم XE "پوپولیسم اقتدارطلب" اقتدارطلب جناح راست است، بلکه همچنین تبلور خطای جناح چپ در ارائة آنچه هال XE "هال، استوارت" و ژاک XE "ژاک، مارتین" به آن «ریطوریقای مدرنسازی عامهپسند» میگویند است.
هال(Hall, 1988: 4) معتقد است که در بریتانیا در خلال دهة 1980، پروژة سیاسی تاچریسم و تحولات مرتبط با آن در رابطة میان دولت و «امور غیردولتی»، بعضا «شیوههای آشکار و غیرقابل انکاری» بودند که محصول کوشش برای «احقاق حق مالکیت و انجام اقدامات سودآور» در جهت ایجاد «شرایط سیاسی لازم برای عملکرد کارآمدتر سرمایه»، و کوشش برای تشویق و ترویج فرهنگی بودند که دیدگاه «هیچمیزانی برای زندگی خوب، غیر از ”ارزش پولی“ وجود ندارد»را تثبیت و چهارمیخ میکند."