چکیده:
یک مدل توسعه مرحله ای برای شهرهای جدید: تجربه شهرهای جدید انگلستان
اجزاشکوهی محمد*
* دانشگاه سبزوار
در این مقاله تلاش شده است تا بر اساس تجربه ایجاد شهرهای جدید انگلستان، برای فر آیند تحولات جمعیتی و اقتصادی شهرهای جدید مدلی عمومی ارایه شود. این مطالعه نشان می دهد که شهرهای جدید دارای توسعه مرحله ای هستند.
در این تحقیق نظریه های مرحله ای یک ناحیه شهری و افت شهری به عنوان روش ها و تحلیل مورد استفاده قرار گرفته است.
نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد که توسعه شهرهای جدید به طور مستقیم با تغییرات در فرصت های شغلی و تحولات دو گرافیک این شهرها ارتباط دارد.
به علاوه نتایج محاسبات بازار کار برای شهرهای جدید نشان نی دهد که این شهرها دارای یک توسعه مرحله ای در طی چرخه حیات خویش می باشند. همچنین این نتایج روشن می سازد که این شهرها در طی مراحل اول و دوم توسعه خود رشدی قابل ملاحظه را تجربه کرده اند در حالی که در دهه سوم (مرحله بلوغ) دچار رکورد شده اند.
این تحقیق نشان می دهد که در نتیجه مقادیر قابل ملاحظه مهاجرت به این شهر ها، شهر های جدید در دهه سوم توسعه شان با رشد قابل ملاحظه ای در اندازه نیروی کار و عدم تعادل در عرضه و تقاضای نیروی انسانی روبرو بوده است. این امر منجر به کمبود شغل و کاهش مهاجرت به داخل شده است.
در نتیجه ما می توانیم انتظار داشته باشیم که در مرحله چهارم توسعه یک شهر جدید اگر فرایند رکورد اتفاق بیفتد و ادامه یابد، شهر جدید افزایش قابل ملاحظه در نرخ کمبود شغل، افزایش بیکاری و مهاجرت به بیرون را تجربه کند.
البته نتایج این تحقیق نشان می دهد که اندازه یک هر و سیاست های منطقه ای، عوامل مهمی در توسعه هر شهر جدید است.
خلاصه ماشینی:
"این تحقیق نشان میدهد که درنتیجه مقادیر قابل ملاحظهء مهاجرت به این شهرها،شهرهای جدید در دههء سوم توسعهشان با رشد قابلملاحظهای در اندازهء نیروی کار و عدم تعادل در عرضه و تقاضای نیروی انسانی روبرو بوده است.
در نتیجه ما میتوانیم در دهههای اول و دوم توسعهء شهرهای جدید،رشدی قابلملاحظه را در تعداد مشاغل و مهاجرت به شهر جدید درنتیجه جمعیت این شهرها انتظار داشته باشیم.
نتایج تحلیل عاملی برای شهرهای جدید انگلستان نشان میدهد که توسعهء شهرهای جدید در طی دهههای 1970 و 1980 به میزان تغییرات در تعداد مشاغل و مهاجرت به این شهرها ارتباط دارد.
رشد قابل ملاحظهء نیروی کار در شهرهای جدید نسل اول و دوم در طی دههء 1970 به علت مهاجرت شدید به این شهرها در طی دهههای اولیه توسعهء خود میباشد.
در زمینهء اثر رشد مشاغل بر روی نرخ بیکاری،نرخ مشارکت نیروی کار و مهاجرت به داخل،جداول محاسبات بازار کار نشان میدهد که تأثیرات آن در طی دهههای مختلف توسعهء شهرهای جدید متفاوت است.
این نتایج نشان میدهد که در طی دههء 1981-1971 شهرهای جدید نسل دوم و سوم در مراحل اولیهء توسعهء خود باوجود فرصتهای شغلی،ابتدا مهاجرت به داخل و سپس رشد نرخ مشارکت نیروی کار محلی را تجربه کردهاند.
(نمودار 2) ازاینرو میتوانیم انتظار داشته باشیم که شهرهای جدیدی که در مراحل اول و دوم توسعهشان میباشند،در مرحلهء سوم توسعهء خود(مرحلهء بلوغ)با کمبود شغل و کاهش رشد جمعیت و از دست دادن نیروی انسانی روبهرو شوند؛لذا بایستی در این مرحله فعالیتهای اقتصادی در شهر تقویت شوند."