چکیده:
با گسترش رویکرد به تجاریسازی نتایج تحقیقات در دانشگاهها و مراکز پژوهشی کشور، نیاز این موسسات به زیرساختهای لازم برای فعالیتهای تجاریسازی آشکار شده و لزوم توجه سیاستگذاران توسعه فناوری به رفع این نیازها روشنتر میشود. ارزشگذاری فناوری از جمله ابزارهای مورد نیاز موسسات دانشگاهی و فناوری در هرگونه انتقال فناوری از این موسسات است. ماهیت موضوعی ارزشگذاری فناوری و تاثیرپذیری آن از عوامل و شرایط محیطی، انجام آن را با دشواریهای فراوانی روبهرو میسازد. افزایش کار علمی در این زمینه میتواند دسترسی متقاضیان این حوزه را به روشهای کاربردی فراهم ساخته و کاهش مشکلات آنها در ارزشگذاری را به همراه داشته باشد. این مقاله تلاش دارد با اشاره اجمالی به اصول اولیه ارزشگذاری فناوری، فناوریهای حاصل از دانشگاهها و مراکز پژوهشی را که ویژگی اصلی آنها قرار داشتن در مراحل اولیه توسعه است در مرکز توجه خود قرار دهد و چارچوبی را برای ارزشگذاری این نوع فناوریها ارائه دهد. در این کار تلاش شده است چارچوب حاصل ضمن بهره بردن از مولفه ارزش پایه، تکیه اصلی خود را به تحلیل درآمدهای آتی فناوری قرار دهد و در عین حال تاثیر ویژگیهای خاص فناوری را در ارزشگذاری آن دخالت دهد.
خلاصه ماشینی:
"در فروش حقوق فناوریهای در مراحل ابتدایی توسعه، بهطور معمول هردو طرف دارنده فناوری و لیسانسگیرنده با عدم اطمینانهایی از قبیل موارد زیر روبهرو هستند [3]: - آیا فناوری مورد نظر واقعا در یک محیط تولیدی همانند محیط آزمایشگاهی کار میکند؟ - چه فعالیتهایی و با چه هزینهای برای رسیدن فناوری مورد نظر به مرحله تجاری مورد نیاز است؟ - آیا حفاظت حقوقی مناسبی که از کپی کردن آن ممانعت کند، وجود خواهد داشت؟ - مصرفکنندگان نهایی عملا از این فناوری چه محصولی را انتظار دارند و برای آن چقدر میپردازند؟ - در توسعه این فناوری چه الزامات مقرراتی باید رعایت شود؟ - این فناوری چقدر از فناوریهای موجود قبلی بهتر است؟ - آیا رقبا برای تأمین نیازهای مصرفکنندگان نهایی راهحلی بهتر از فناوری مورد نظر را توسعه خواهند داد؟ 1-4- ارزش 1 ارزش، مفهومی ایستا نیست و ارزش هر دارایی به عوامل مختلفی مانند: طرفی که ارزشگذاری برای او صورت میگیرد، نوع ارزشی که باید اندازهگیری شود، زمانی که ارزشگذاری صورت میگیرد و هدف از ارزشگذاری، بستگی دارد.
برای فناوریهای در مراحل ابتدایی توسعه با توجه به ویژگیهای خاص آنها و مخاطرات بالایی که این فناوریها با آن روبهرو هستند و عوامل متعددی که در کسب سود یا ایجاد صرفهجویی دخالت دارند، شاید نرخ 10درصد منصفانه باشد و اگر فناوری مورد ارزشگذاری تنها بخش کوچکی از فناوری پیچیدهای باشد که همراه با پتنتها و فناوریهای دیگر لیسانسدهنده در ترکیب قیمت فروش محصولات تأثیر دارد، در این شرایط حتی نرخ کمتر از 10 درصد را هم باید در نظر گرفت [3]."