چکیده:
هرچند بنابر آگاهیهای موجود کتاب تحفالعقول از جمله منابع حدیثی متقدم است که به دست علی بن حسن بن شعبة حَرّانی ـ معاصر شیخ صدوق (م 381ق) ـ تألیف شده است, اما نخستین اشارهها به آن در آثار سدههای دهم و یازدهم هجری دیده میشود. نقل حدیث «معائش عباد» از این کتاب در المکاسب شیخ انصاری (م 1281ق) موجب شهرت بیشتر تحفالعقول در محافل فقهی گردید. فاصلۀ زمانی تدوین کتاب تا نخستین اشارهها به آن از یکسو و نبود طریق متصل تا مؤلف از سوی دیگر در کنار ناشناخته بودن او و فقدان سند روایات کتاب سبب بیاعتباری احادیث آن، از جمله حدیث مذکور, نزد برخی فقیهان شده است. در مقابل، برخی فقها شهرت حدیث را جبران کنندۀ ضعف سندی آن قلمداد کرده و موافقت محتوای حدیث با قواعد عقلی و نقلی را دلیلی بر اعتبار آن دانستهاند. این نوشتار میکوشد با طرح و بررسی موافقان و مخالفان اعتبار این حدیث, دربارۀ اعتبار این حدیث و کتاب تحفالعقول سخن گوید.
Although Tohaf al-Uqoul , written by Ibn Shubeh Harrani, is one of the old book in
hadith, the first mention to this book is in tenth and eleventh centuries. Narrating of
hadith regarding “Maaesh Ibad” from this book by sheikh Ansari in his book, Al-
Makaseb, caused this book be more famous especially in juridical circle. Because
of some factors this book was remain unknown: long interval between writing of
the book and its appearance, lake of connected track, being unfamiliar and lack of
chain in the Hadith and so on. On the other hand, some jurists believe that these
hadiths are so famous and its fame and agreement with the intellectual and narrative
rules compensate and rectify weakness of the hadith. This research attempts to
discuss about the book and validity of this genre of hadith.
خلاصه ماشینی:
پژوهشی در اعتبارسنجی روایت «معائش عباد» با تکیه بر آرای فقیهان امامی حمید باقری چکیده هرچند بنابر آگاهیهای موجود کتاب تحفالعقول از جمله منابع حدیثی متقدم است که به دست علی بن حسن بن شعبة حَرّانی ـ معاصر شیخ صدوق (م 381ق) ـ تألیف شده است, اما نخستین اشارهها به آن در آثار سدههای دهم و یازدهم هجری دیده میشود.
ظاهراً نخستین عالمی که از ابن شعبة حَرّانی نام برده شیخ ابراهیم قَطیفی ـ عالم شناخته شدۀ امامی و معاصر محقّق کرکی (م 940ق) ـ است که در اثر خود الوافية في الفرقة الناجية ـ نگاشته در سال 945ق ـ از او یاد کرده و کتاب المتحیص في إبتلاء المؤمن را به وی نسبت داده است (قطیفی، 170).
پس از دستیابی عالمان شیعه همچون شیخ حرعاملی (م 1104ق) و علامه مجلسی (م 1111ق) در عصر صفوی به کتاب تحفالعقول، نام ابن شعبة حرّانی و اثرش شهرت فراوانی در سنت علمی امامیه یافت تا آنجا که این دو عالم حدیثشناس برجستۀ شیعی با پذیرش انتساب کتاب تحفالعقول به وی، از آن در زمرۀ منابع حدیثی خود در نقل احادیث بهرههای بسیاری جستند (حرعاملی، 30/125، 156؛ همو، 2/74؛ مجلسی، 1/10، 29).
این شیخ ابراهیم قطیفی در سدۀ دهم هجری بوده است که برای نخستین بار از وجود این عالم سخن گفته، و شیخ حر عاملی و محمد باقر مجلسی ـ بنا بر اطلاعات موجود ـ نخستین عالمیانیاند که صراحتاً کتاب تحفالعقول را به ابن شعبة حَرّانی نسبت دادهاند و از آن به مثابۀ منبع روایی معتبر در آثار خود استفاده کردهاند.
وی به درستی بر حقیقتی دیگر مبنی بر اینکه ابن شعبة حرانی ـ مؤلف کتاب تحفالعقول ـ در شمار راویان و محدثان شناخته شده نیز اشاره کرده است.