چکیده:
انگیزه آفرینندگی در سیر تاریخی هنرها اثر دنیس اسپور Sporre Denis، روایت تاریخ هنر از دیدگاهی جدید نیست؛ آنچه این نوشتار را متفاوت مینماید، ساختار ارائه مطالب و اهداف مولف است. نویسنده در قالب اهداف تعیینشده در پیشگفتار، نگرشی را در کتاب بسط میدهد که بیانگر روش پژوهش اوست؛ «مقصود این کتاب، آن است که دیدی فراگیر به هنرهای دیداری، موسیقی، تئاتر، رقص، فیلم و معماری در هنر باختر زمین بهدست دهد و از این حیث، تحولات ویژهای را در زمینه دربرگیرنده آن هنرها برمیگزیند و پیشنهاد پژوهش خود میکند. همچو زمینهای از فلسفه، ادبیات، دین، نظریه هنرشناسی [= استتیک] و رخدادهای اجتماعی ـ سیاسی فراهم میآید. کتاب درآمدی به انسانیات [= علوم انسانی] است» (ص. 1). مولف در ادامه، درباره شیوه گزینش مطالب، توضیحاتی را عنوان میکند که روشنگر موارد حذفشده یا اشارات مختصر در متن اصلی کتاب است. روش پژوهش، گزینش مطالب، ساختار کتاب و ترجمه متن، موجب گردید تا بررسی آن، حول سه محور بنیادین صورت پذیرد: 1. ساختار کتاب و محتوای آن، 2. اهداف تالیف و مطابقت آن با محتوا و 3. ترجمه متن و هماهنگی آن با اهداف تالیف.
بررسی کتاب، چند نکته را آشکار مینماید که بنیان نقد پیش رو را شکل میدهد. مطالب و اطلاعات ارائهشده، بنا به ماهیت کتاب که بر دادههای تاریخی استوار است، چندان نو و تازه نبوده و بههمیندلیل، درستی و نادرستی آن، مد نظر قرار نگرفته است؛ بلکه شیوه مولف در چینش مطالب، انتخاب مولفههای تاریخی و نحوه ارتباط آن با خواننده، همچنین دیدگاه نویسنده در انتخاب طیفی که مخاطب کتاب است، بیشتر مورد توجه بوده. ساختار کتاب، میتواند دیدگاهی تازه را برای نویسندگان تاریخ هنر در ایران، ارائه نماید.
خلاصه ماشینی:
"در کتــاب تاریــخ هنــر، اثــر ارنســت گامبریــچ Ernst Gombrich، پیشــگفتار مؤلــف ، توســط مترجــم حــذف شــده اســت و مــا صرفــا بــه نقــل از مترجــم میخوانیـم کـه : «هـدف مـن ایـن بـوده اسـت کـه در میـان گنجینـه ای از نام هـا، ســبک ها و دوره هــا ـ کــه محتــوای تاریــخ هنــر را تشــکیل میدهنــد ـ نظمــی فهم پذیـر برقـرار سـازم ؛ و تاریـخ هنـر را همچـون امـواج پیوسـته ای از سـنت های دگرگون شـونده روایـت کنـم کـه در آن هـا هـر اثـر، ضمـن پیونـد بـا گذشـته ، رو بــه آینــده دارد» (گامبریــچ ، ١٣٧٩: هفــت ).
نتیجه گیری کتــاب انگیــزه آفرینندگــی در ســیر تاریخــی هنرهــا، دارای جنبه هــای مثبتــی اسـت کـه در طـول مقالـه بـه آن هـا اشـاره شـده اسـت ؛ هماننـد برقـراری ارتبـاط بینامتنــی میــان مباحــث مختلــف ، پررنگ بــودن وجــه آموزشــی آن ، بخش بنــدی کتــاب کــه امــکان مطالعــه دربــاره هنــری خــاص در یــک محــدوده زمانــی یــا پیگیـری آن فـارغ از زمـان یـا سـبک خـاص و در طـول تاریـخ را فراهـم میکنـد، پیرایــش مطالــب بــرای جلوگیــری از درگیــر شــدن ذهــن مخاطــب بــا انبــوه اطلاعــات ، تعــدد تصاویــر بــا کیفیتــی نســبی و دیگــر مــوارد؛ ولیکــن علیرغــم کیفیــت آن در محیط هــای آموزشــی، چنــدان مــورد اســتقبال قــرار نگرفــت تــا بتوانـد جایگزینـی بـرای آثـار شناخته شـده در ایـن زمینـه باشـد؛ درواقـع ، تاریـخ هنـر تطبیقـی در نظـام آموزشـی ایـران ، جایـگاه درخـور توجهـی نـدارد تـا کتابـی ماننــد تألیــف پیــش رو بتوانــد کاربــرد داشــته باشــد."