چکیده:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای خودکارآمدی عمومی در رابطهی بین فراشناخت و خودناتوانسازی دانشجویان انجام پذیرفت. روش: شرکتکنندگان پژوهش شامل 336 نفر (189 زن و 147 مرد) از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیراز بودند که براساس روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. بهمنظور بررسی متغیرهای پژوهش هر یک از شرکتکنندگان مقیاس خودکارآمدی عمومی (شوآرزر و جروسلم، 1992)، مقیاس آگاهی فراشناختی (شراو و دنیسون، 1994) و مقیاس خودناتوانسازی (جونز و رادوالت، 1982) را تکمیل نمودند. پایایی ابزارهای پژوهش بهوسیله ضریب آلفای کرونباخ و روایی آنها به کمک روش همسانی درونی و تحلیل گویه تعیین شد. یافتهها: نتایج حاکی از روایی و پایایی رضایتبخش پرسشنامهها بود. نتایج تحلیل مسیر از نوع مدلیابی معادلات ساختاری نشان دادند که مدل پیشنهادی با دادههای این پژوهش برازش مناسبی دارد. فراشناخت به نحو مستقیم توانست خودناتوانسازی را پیشبینی کند. یافتهها نشان دادند که فراشناخت از طریق واسطهگری خودکارآمدی عمومی، به نحو غیرمستقیم نیز خودناتوانسازی را پیشبینی میکند. نقش واسطهای خودکارآمدی عمومی با استفاده از آزمون بوتاستراپ معنادار بود. نتیجهگیری: بهطور کلی میتوان نتیجه گرفت که فراشناخت از طریق افزایش خودکارآمدی عمومی دانشجویان میتواند بر خودناتوانسازی آنها اثر منفی بگذارد.
خلاصه ماشینی:
"handicapping Berglas & Jones Koldtiz & Arkin Rhodewalt & Vohs Uysal & Knee Midgley & Urdan Dupree Shilelds Zukerman & Tsai به میان میآید، بررسی پیشایندهای شناختی در رأس قرار میگیرند، متغیرهایی همچون فراشناخت 1 که از حیث تأثیری که بر فرایند یادگیری و آموزش دارد بسیار مورد توجه پژوهشگران است.
Famos Kuczka & Treasure Martin & Brawley Barzegar & Khezri Gadbois & Sturgeon Pulford, Johnson & Awaida Hayaki Lent Rothlisberger در این میان نکتهی حائز توجه، غفلت محققان از بررسی نقش واسطهگری خودکارآمدی در رابطه بین عوامل شناختی و خودناتوانسازی است.
بر پایهی دیدگاه برگلاس و جونز (1978)، رویکرد شناختی اجتماعی (بندورا، 1997)، مدل فراشناختی شراو و دنیسون (1994) و نیز یافته های پیشین، پژوهش حاضر در قالب یک مدل فرضی در پی پاسخگویی به این سؤال است که آیا خودکارآمدی عمومی نقش واسطهای در رابطه بین ابعاد فراشناخت و خودناتوانسازی ایفا میکند؟ مدل مفهومی از روابط بین متغیرهای پژوهش حاضر در نمودار 1 آورده شده است.
دانش فراشناختی چنین زمینهای را در اختیار فرد قرار میدهد، به بیان دیگر زمانی که یادگیرنده به محتوای راهبردها اشراف دارد و موقعیت بهکارگیری متناسب با هر راهبرد را تشخیص میدهد، به احتمال بالا امکاناتی در جهت خلق موفقیت و غلبه بر چالشها فراهم مینماید و این McDonald & Boud Brookhart, Andolina, Zuza, & Furman agency personal agency Akin, & Abaci actual performance همان چیزی است که خودکارآمدی فرد را تقویت نموده و احتمال خودناتوانسازی را کاهش میدهد."