چکیده:
برای نیل به عزت، اقتدار و پیشرفت، مهمترین نیاز پیشِ روی جوامع اسلامی، اعتدالخواهی و اعتدالپذیری است. فراوانی کانونها و مراکز تأثیرگذار فرهنگی، که لایههایی از افراط و تفریط به درون آنها راه یافته، دستیابی به این مهم را دشوار کرده است؛ بنابراین برای تحقق و گسترش فرهنگ مشترک؛ در معنای آرمانی آن، تعامل میان این کانونها و توافق آنها بر شاخصهای اعتدال، در فضای عمومی جوامع اسلامی، که امروز با خطر انحطاط مواجهاند، الزامی است. این رفتار، سیرهی روشن انبیاء و اولیای الهی است، که در قرآن و حدیث، به وضوح بیان شده است؛ بنابراین، باید به دقت فهمیده شود و الگو قرار گیرد. در این مقاله، تلاش شده است، که پس از معناشناسی اعتدال فرهنگی؛ الزامات، راه دستیابی و برجستهترین راهبردهای تربیتی آن، از منظر قرآن و حدیث در ساحات گوناگون فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و تعاملات بین المللی؛ تحلیل، تبیین و ارائه گردد.
خلاصه ماشینی:
"معانی دیگری نیز در تعریف اعتدال، قابل طرح است که از کلمات جانشین آن در قرآن، نظیر قصد، قوام، قسط، قیم، قیام، سدید، سوی، سواء و کلمات همنشین آنها به دست میآید و آن معنای نسبی اعتدال است، که مطابق نظر معناشناسان، به معنای اصلی افزوده می شود(ایزوتسو، 1388، ص28)؛ نظیر تعادل بخشی و توازنآفرینی(ابنمنظور، 1414، ج7، ص377)، هدف گرایی(همان، ج11، ص501؛ طباطبایی،1417، ج13، ص238)، محاسبه در کار و ملاحظهی شرایط(ابن منظور، 1414، ج12، ص497)، واقع بینی، آیندهنگری، و دوراندیشی(مدرسی، 1419، ج10، ص401؛ طباطبایی، 1417، ج19، ص261)، حقیابی عالمانه و عاقلانه(راغب، 1412، ص249)، مراعات توان و ملاحظهی محدودیت(طریحی، 1375، ج4، ص403)، تقسیم کار، استفاده از توان همه، بهکارگیری هرکس در جای مناسب، همکاری و همدلی و همافزایی(طباطبایی، 1417، ج20، ص255)، آرامش و وقار (طوسی، بیتا، ج7، ص504)،آراستهگویی و ادب در گفتار(طبرسی، 1372، ج7، ص280)، ترک مجالست با توهین کنندگان و ناسزاگویان ودروغپردازان (همان، ج7، ص283)، اجتناب از بیهودهگویی و بیهودهگویان(طباطبایی، 1417، ج15، ص244)، عقلانیت و اقناع فکری(همان)، پرهیز از درشتگویی و پرخاشگری(راغب، 1412، ص607)، تواضع و دوری از خود بزرگبینی و رویگردانی از مردم(طریحی، 1375، ج3، ص365)، که در فرهنگ های لغت فارسی نیز، به برخی از آنها؛ نظیر میانهروی، تعادل، تناسب، تساوی، راستی، عدالت و برابری، سکونت و آرامش، همواری، بردباری، ملایمت و عدم افراط و تفریط، اشاره شده است(دهخدا،1372، ج2، ص2482)."