چکیده:
ﻫﺪف ﻧﻮﺷﺘﺎر، ﺑﺮرﺳﯽ اﺑﻌﺎد ﻫﻮﯾﺘﯽ و ﻫﻨﺠﺎری ﺗﻼش اﯾﺮان ﺑﺮای ﭘﯿﻮﺳﺘﻦ ﺑﻪ ﺑﺎﺷﮕﺎه ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻫﺴﺘﻪای اﺳﺖ و ﺑﻪ اﯾﻦ ﭘﺮﺳـﺶ ﭘﺎﺳـﺦ داده اﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻮﯾﺖ و دﻏﺪﻏﻪﻫﺎی ﻫﻮﯾﺘﯽ در ﻣﻨﺎزﻋﮥ ﻫﺴﺘﻪای اﯾﺮان و ﺣـﻞ آن ﭼـﻪ ﺟﺎﯾﮕـﺎﻫﯽ دارد . در ﭘﺎﺳـﺦ ﺑـﻪ اﯾـﻦ ﭘﺮﺳـﺶ، ﺑـﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش ﭘﮋوﻫﺶ ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ و ﮐﯿﻔﯽ، اﯾﻦ ﻓﺮﺿﯿﻪ ﺑﻪ آزﻣﻮن ﮔﺬاﺷﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ ﺑﻪ رﺳﻤﯿﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻧﺸﺪن دﻏﺪﻏـﻪ ﻫـﺎی ﻫـﻮﯾﺘﯽ اﯾﺮان ﺗﻮﺳﻂ ﻏﺮب در ﺟﺮﯾﺎن ﻣﻨﺎزﻋﮥ ﻫﺴﺘﻪای، در اداﻣﻪ ﭘﯿﺪا ﮐﺮدن اﯾﻦ ﻣﻨﺎزﻋﻪ، اﺛﺮﮔﺬار ﺑﻮده اﺳﺖ. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦﺗﺮﺗﯿﺐ، ﻓﺮوﻧﺸـﺎﻧﺪن اﯾـﻦ دﻏﺪﻏﻪﻫﺎی ﻫﻮﯾﺘﯽ در ﻗﺎﻟﺐ ﺗﺮﺗﯿﺒﺎت اﺗﺨﺎذﺷﺪه در ﻗﺎﻟﺐ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻋﻤﻞ ﻣﺸﺘﺮک و ﺳﭙﺲ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺟﺎﻣﻊ اﻗـﺪام ﻣﺸـﺘﺮک، ﺑـﻪ ﺣـﻞ وﻓﺼـﻞ ﻣﻨﺎزﻋﮥ ﻫﺴﺘﻪای ﯾﺎری رﺳﺎﻧﺪه اﺳﺖ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﻈﺮﯾﮥ رواﻧﺸﻨﺎﺳﯽ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، دﻟﯿﻞ راه ﯾﺎﻓﺘﻦ دﻏﺪﻏـﻪ ﻫـﺎی ﻫـﻮﯾﺘﯽ اﯾﺮان ﺑﻪ ﻣﻨﺎزﻋﮥ ﻫﺴﺘﻪای را رﻗﺎﺑﺖ ﻫﻮﯾﺘﯽ ﻣﯿﺎن اﯾﺮان و ﻏﺮب ﻣﯽداﻧﺪ. ﺑﻪاﯾﻦﺗﺮﺗﯿﺐ ﮐﻪ رﻗﺎﺑﺖ ﻫـﻮﯾﺘﯽ ﻣﯿـﺎن اﯾـﺮان و ﻏـﺮب، ﻣﺨﺎﻟﻔـﺖ ﻏﺮب ﺑﺎ ﺗﮑﻤﯿﻞ ﭼﺮﺧﻪ ﺳﻮﺧﺖ ﻫﺴﺘﻪای و ﻏﻨﯽﺳﺎزی اوراﻧﯿﻮم در داﺧﻞ اﯾﺮان را از ﻧﻈﺮ ﻫﻮﯾﺘﯽ ﺑـﺮای اﯾـﺮان دارای اﻫﻤﯿـﺖ ﺳـﺎﺧﺘﻪ و آن را ﺑﻪ ﺗﻼش ﺑﺮای اﺣﻘﺎق ﺣﻘﻮق ﻫﺴﺘﻪای ﺧﻮد، ﺑﺎوﺟﻮد ﺗﺤﺮﯾﻢﻫﺎ و ﺗﻬﺪﯾﺪﻫﺎ ﻣﺼﻤﻢ ﮔﺮداﻧﺪه اﺳﺖ.
خلاصه ماشینی:
47912 مقدمه اغلب تحلیل ها و مطالعه هایی که در مورد تلاش های ایران برای پیوستن به باشگاه کشورهـای هسـته ای است ، تمرکز خود را بر ابعاد مادی هسته ای شدن ایران ، قرار داده اند؛ این در حالی اسـت کـه تـلاش ایـران برای استفاده از انرژی صلح آمیز هسته ای و پیوستن به باشگاه کشـورهـای اتمـی، دارای ابعـاد هنجـاری نیـز هست ؛ به عبارت دیگر، حرکت ایران به سوی هسته ای شدن در شرایط تقابل با قدرت های بـزرگ جهـانی و به ویژه قدرت های غربی، به برنامه هسته ای ایران ، معنایی مرتبط با هویت ملی بخشیده است .
این غلبه دیدگاه های مادی، موجب شده است ، هدف ایران ، برای رسـیدن بـه فنـاوری صـلح آمیـز هسته ای، به صورت تلاش برای هسته ای شدن در معنای غیر صلح آمیز آن تعبیر شود؛ به عنـوان نمونـه ، علـی واعظ و کریم سجادپور برنامه اتمی ایران را از زاویه مادی تحلیل کـرده و آن را بـر مبنـای منطـق هزینـه و سودمندی ١ قابل قبول ندانسته اند (٢٠١٣ ,Sadjadpour &Vaez (.
ازاین رو در سال های گذشته محققان سیاست خارجی ایران ، به ابزارهای تحلیلی و نظریای – همانند سازه انگاری- روی آورده اند که به عوامل غیرمادی و به ویژه هویتی در فهم سیاست خـارجی توجـه داشته باشد (,Saniabadi ;٢٠١٣ ,Hameganmorad &Emamjomehzadeh ;٢٠٠٩ ,Rasooli &Aghaei 2012; Seyednejad, 2010; Ghavam & Javdanimoghadam, 2007; Mottaghi & Kazemi, 2007; ٢٠١٤ ,Mohammadnia(؛ ازاین رو است که از نگاه نویسندة مقاله حاضر، همانند سیاست خارجی ایران در معنای عام ، فهم رفتار و نیات هسته ای ایران نیز بدون توجه بـه عوامـل هـویتی، نـه تنهـا ممکـن نبـوده ، بلکـه گمراه کننده است .