چکیده:
در دهه های اخیر، غالب تجار بین المللی از رجوع اختلافات خود به دادگاه ها رویگر دان
شده و به داوری روی آوردند. از دلایل این رویکرد می توان به سرعت بیشتر و هزینه
کمتر داوری، خصوصی و محرمانه بودن آن و اختیار طرفین دعوی در تعیین تشریفات
حل اختلاف اشاره کرد. لیکن، به مرور مزیت های داوری بر رسیدگی دادگاهی رنگ باخته
و داوری شکل و شمایل رسیدگی دادگاهی به خود گرفت. با افزایش قاعده مندی و
پیچیدگی داوری، سرعت رسیدگی کاهش و هزینه های آن افزایش یافت. دلایلی از این
دست باعث اقبال رو به فزونی تجار بین المللی به روش های حل اختلاف جایگزین
ساده تر، سریع تر و ارزان تر از قبیل میانجیگری و اصلاحگری شده است. مقاله حاضر به
بررسی مزیت روش های اصلاحگری و میانجیگری نسبت به رسیدگی دادگاهی و داوری
پرداخته و امکان کاربرد آنها برای حل اختلافات ناشی از قراردادهای نفتی و گازی را
مورد بحث قرار می دهد و نتیجه می گیرد که با توجه به ویژگی های خاص صنعت نفت از
جمله نیاز به حل سریع اختلاف و لزوم حفظ جو همکاری و دوستی در این قراردادهای
بلندمدت، روش های اصلاحگری و میانجیگری می توانند جایگزین مناسبی برای
روش های حل اختلاف داوری و رسیدگی دادگاهی به منظور حل اختلاف در قراردادهای
نفتی و گازی بوده و به تکمیل پروژه ها و تداوم سرمایه گذاری ها در این صنعت خاص
کمک نمایند.
خلاصه ماشینی:
"علاوه براین ، عدم قابلیت پیش بینی رأی داوری و کم رنـگ شـدن قابـل توجـه ویژگیها و خصوصیات والای انسانی در بسیاری از داوران امروزی که باعث تردید در بی طرفـی و استقلال آنها می شود موجب شده است که طرفین اختلافات تجاری و سرمایه گذاران بـین المللـی درصدد یافتن روش های جایگزین دادگاه و داوری برای حل اختلافات خود باشند یا حـداقل قبـل از ارجاع دعوای خود بـه دادگـاه و داوری ، اسـتفاده از برخـی روش هـای حـل و فصـل اخـتلاف جایگزین را مد نظر قرار دهند.
در بعضی از سیستم های حل و فصل اخـتلاف ، اصلاحگر ملزم است نظر خود را اعلام یا گزارش نماید و هر چند نظر وی همانند نظر میـانجیگر نمی تواند برای طرفین الزام آور باشد لیکن می تواند در دادگاه در تقویت دعوای یکی از طرفین و یا International Trade: The UNCITRAL Arbitration Rules (1976) and the UNCITRAL Conciliation Rules (1980), Melbourne Journal of International Law, vol.
اصلاحگران یا میانجیگران نیز می توانند مانند یک قاضی یـا داور از منظـر حقـوقی بـه اخـتلاف نگریسته و بر اساس مبانی حقوقی ارائه راه حل نمایند لیکن در عمـل ، راه حـل هـای آنهـا غالبـا جنبه ها و عوامل غیرحقوقی که منافع طرفین را بهتر تامین کند را نیـز لحـاظ مـی نماینـد و ایـن موضوع از نقاط قوت روش های مذکور نسبت به داوری و دادگاه است ."