چکیده:
تعامل اجتماعی مفهومی انتزاعی است. استعارهها خصلت عینی دارند و برای نشاندادن امر انتزاعی استفاده میشوند. استفاده از استعارۀ نقش در زندگی روزمره در تجسمسازی مفاهیم اجتماعی در بین جامعهشناسان آنگلوساکسون مؤثر بوده است. بیتردید عواملی از قبیل گسترش رسانهای، صنعت فیلمسازی در آمریکا و رویکردهای کنش متقابل نمادین و پدیدارشناسی در ذهنیت گافمن تأثیرگذار بوده است. او با استفاده از استعارههای نقش، تماشاخانه و ... بهمثابۀ امر روششناختی، مفهوم «خود» در زندگی روزمره را تحلیل نموده است. هدف این مقاله تبیین زبان استعاری در تخیّل جامعهشناختی گافمن با توجه به رویکرد نظریۀ معاصر استعارۀ لیکاف است. روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی و جمعآوری اطلاعات کتابخانهای است. استعارههای «تئاتر»، «آیین»، «بازی» و «چارچوب» از جمله مهمترین و جامعترین ابزارهای او بودند. اغلب استعارههای گافمن مکان-بنیاد است؛ بدین معنا که او جهان اجتماعی را بهمثابۀ یک میدان یا صحنۀ نمایش، تجسمسازی یا عینیتبخشی کرده است. بر مبنای نظریۀ لیکاف، گافمن استعارۀ تماشاخانه را بهمثابۀ حوزۀ مفهومی مبدأ برای تبیین حوزۀ انتزاعی مقصد (کنش متقابل) استفاده کرده است. در استعارۀ نمایشیِ گافمن زمان با مکان پیوند خورده است؛ زیرا مفهوم زمان به واسطۀ حرکت در مکان درک میشود. وی گاهی تنها به یک استعاره پرداخته و گاهی به رابطۀ بین چند استعاره توجه کرده است.
خلاصه ماشینی:
بر مبنای نظریة لیکاف، گافمن استعارة تماشاخانه را بهمثابة حوزة مفهومی مبدأ برای تبیین حوزة انتزاعی مقصد )کنش متقابل( استفاده کرده است.
با این مقدمه، پرسشهای بنیادین این مقاله عبارتند از: - آیا بین نظریة جامعهشناختی گافمن با رویکرد روششناختی وی ارتباطی وجود دارد؟ - چارچوب بنیادین استعارهها در متون جامعهشناختی گافمن کدامند؟ - چه استعارههایی در تخیل جامعهشناختی گافمن تولید شدهاند؟ - این استعارهها در چه گفتمان یا پارادایمی رشد یافتهاند؟ - استعارة جامعه بهمثابة تئاتر یا بازی امری ذاتی است یا برساختة اجتماعی؟ مبانی نظری و چارچوب مفهومی سابقة استعاره به بیش از دو هزار سال پیش بر میگردد و پژوهشگران آن را در علم بلغت مطالعه میکردند و بر این باور بودند که استعاره یکی از فنون بلغی است که بر پایة مقایسه بین دو پدیده استوار است )راسخ مهند، ١٣٩٤: ٥٧(.
استعاره میتواند وجه ساختاری نیز داشته باشد، لیکاف و جانسون ادعا میکنند اساس استعارة ساختاری ساماندهی یک مفهوم در چارچوب مفهومی دیگر است و اکثر استعارههای گزارهای از این نوع هستند.
بنابراین، برمبنای نظریة لیکاف و جانسون، گافمن استعاره جلوی صحنه را بهمثابة حوزه مفهومی مبدأ برای تبیین حوزة انتزاعی مقصد )کنش متقابل ( استفاده کرده است.
1 ٤) استعارة عقب صحنه یکی دیگر از مفاهیم انتزاعی در ورای هر کنش وجود دارد که گافمن از آن تعبیر به پشتصحنه میکند.
پشتصحنه حوزة مفهومی مبدأ محسوب میشود که امری عینی و ملموس است، از این استعاره برای تبیین امر انتزاعی که به انواع کنشهای غیررسمی مربوط میشود استفاده شده است.
1 ٥) استعارة خارج از صحنه یکی از ویژگیهای استعارهها بسط استعاری است که در آن مکانها مفاهیم مبدأ هستند که خصلت عینی دارند که برای نشان دادن امر انتزاعی استفاده میشوند.
بر مبنای نظریة مفهومی، استعارة فاصلة نقش بهمثابة حوزة مفهومی مبدأ برای تبیین حوزة انتزاعی مقصد )بیعلقگی و جدایی مشخص و آشکار بین فرد و نقش( استفاده شده است.