چکیده:
زبان فارسی با توجه به نوع رده خود در بیان مفهوم فعل، از ترکیب به فراوانی استفاده می کند به گونه ای که اگر این مجموعه را از فهرست افعال زبان فارسی خارج کنیم امورات آن نمی گذرد. "ترکیب" و "استعاره" دو امکانی هستند که هر زبانی بسته به ویژگی هایی که دارد می تواند از آنها بهره ببرد. از این دو مکان در زبان فارسی بنا به ویژگی رده شناختی که دارند به فراوانی استفاده می شود. در این پژوهش ملاک تاثیرگذار در تعریف فعل جمله، "ساخت موضوعی" و "ساخت رویدادی" مطرح شده درجمله است. این نوع نگاه به فعل، معنا بنیاد است و تنوعات صوری را فقط در جهت کشف معنی های در پس آنها بررسی می کند. با این نگاه، در این پژوهش ابتدا تعریفی از مفهوم فعل ارائه می شود و انواع صورت بندی های آن بررسی می گردد، سپس "فعل مرکب" و "چند بخشی" به عنوان یکی از تظاهرات فعلی معرفی می شود.
خلاصه ماشینی:
پس از آنکه واقعیت رخدادی و معنایی فعل مشخص شد حال می توان به ایـن بحـث رسید که فعل مورد نظر چه صورت بندی زبانی می تواند داشته باشد، عملگرهای منتسب بـه آن چطور ظاهر می شوند و آیا می توان فعل تشخیص داده شده را به لحاظ صورت در دسته ای قرار داد یا نه ؟ در ادامه با هدف تعیین محتوای گزاره ای فعـل ابتـدا معنـای گـزاره ای و سـپس ساخت رویدادی آن بررسی می شود.
به صرافت انداختن : برانگیختن ، ترغیب کردن ، به فکر انداختن ۲) وجود معادل معنایی رخدادی / وضعیتی ، در زبان های دیگر، برای واحد زبـانی مـورد نظر، دلیل بر فعل بودن آن است ، چون کنش ها و وضعیت ها تا حد زیادی در دنیاها و عـوالم انسانی مشابه اند و تفاوت تنها در نوع صورت بندی آنها در زبان های متفاوت اسـت ؛ بـه ایـن معنی که مفهوم فعلی مورد نظر در یک زبان ممکن است با یـک واژٔە بسـیط و در زبان هـای دیگر با فعل مرکب ، پیشوندی یا ترکیبی متشکل از یک گروه یا حتـی چنـد بخـش ، صـورت زبانی بگیرد.
در ایـن دسـته از افعـال ، فعلیـار، اسـم یـا صـفت گـزاره ای اسـت و «کـرد»، در صورت های فعلی جارو، بازی ، خرابکـاری ، بـدگویی ، ارزیـابی ، طراحـی کـرد و ماننـد آن ، به معنی انجام دادن است و همگی معنای مشترک دارند امـا بـا وجـود بحث هـای مطـرح در تعریف فعل مرکب ، همۀ افرادی که در خصوص فعل مرکب اظهار نظر کرده اند در فعل بودن این موارد اختلاف نظری ندارند.