چکیده:
اسرار تجاری در فعالیتهای صنعتی و تجاری، شکوفایی اقتصادی و رشد نظام رقابت تجاری دارای نقش مهمی است. رشد فزاینده جاسوسی های اقتصادی، موجب اهمیت ذاتی اسرار تجاری، و ایجاد ساز و کار حمایتی خاصی را برای آن در نظر می گیرد. این حمایت در اصل نشان دهنده حساسیت جامعه به این موضوع است و جهت رشد نظام اقتصادی امری ضروری تلقی میشود. تحقیق حاضر با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به مطالعه تطبیقی حمایت از حقوق اسرار تجاری در روابط قراردادی و غیرقراردادی در حقوق ایران و آمریکا می پردازد. در این راستا سعی شده به نظام حقوقی آمریکا آنگونه که شایسته بررسی یک نظام حقوقی کامن لا می باشد؛ پرداخته شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد، در روابط قراردادی، دریافت کننده اسرار تجاری مکلف به نگهداری اطلاعات محرمانه و استفاده از آن مطابق ضوابط تعیین شده می نماید که نتیجه عدم تقیید، تحقق مسئولیت وی خواهد بود. قراردادهای عدم رقابت و عدم ترغیب و رازداری، قابلیت های ویژه ای دارند و انعقاد این قبیل قراردادها و بهره گیری از ضمانت اجراهای خاص، آنها را در حفاظت از اطلاعات محرمانه تجاری، به امری معمول مبدل نمود است. در رابطه میان کارفرما و مستخدم، در غالب موارد، اطلاعات محرمانه کارفرما بنا به اقتضائات معمول، در اختیار مستخدم قرار می گیرد که پس از پایان رابطه استخدامی و جدایی مستخدم، مسائل عمده ای را میان طرفین در خصوص سوء استفاده از رازهای تجاری مطرح می سازد. نظام حقوقی آمریکا با وضع قوانین حمایتی ویژه در حوزه اسرار تجاری، به دنبال حمایت هر چه بیشتر از حقوق دارندگان این اسرار می باشد و نظام حقوقی ایران، هرچند در مجموع حمایت مقدماتی در برابر نقض اسرار به عمل می آورد؛ لکن در مورد راه حل هایی چون دستور موقت فوق العاده سریع یا تقاضای اعلام رای، وضعیت روشنی ندارد.
خلاصه ماشینی:
به طور کلي اسرار تجاري به مثابه رازهاي سودزا، شامل هر فرمول ، الگو، وسيله يا ترکيب اطلاعاتي است که در تجارت استفاده ميشود و از يک - ١- متمم پنجم از قانون اساسي ايالات متحده (حقوق افراد) 2 - The Restatement of unfair competition 3 - The Uniform Trade Secrets Act of United States of America سو، فرصت کسب سود را براي دارنده به ارمغان ميآورد و از سوي ديگر، واجد وصف محرمانگي است .
تعهد عدم رقابت در موقعيت هاي مختلف و غالبا به صورت شرط ضمن قرارداد رخ مينمايد که به عنوان نمونه به اين موارد ميتوان اشاره نمود: عمده قراردادهاي عدم رقابت در حمايت از اسرار تجاري، ميان کارفرمايان و مستخدمان منعقد ميشود تا مستخدم را پس از خاتمه رابطه استخدامي از رقابت با کارفرماي سابق خود منع سازد (٢٨٨ p ,٢٠١١ ,Roush).
اين اطلاعات در واقع مبدل به «دانش فني کلي» يا مهارتهاي معمولي شده است که مستخدم پس از خاتمه رابطه اش با کارفرما ميتواند از آنها استفاده کند بي آنکه به نقض قرارداد رازداري و تجاوز به حقوق دارنده اسرار تجاري متهم شود ( & Cline .
تقريبا هيچ قاعده عمومي، جز وجود قراردادهاي محدود کننده ، وجود ندارد که مستخدم را از رقابت با کارفرماي سابق خود منع کند و وي ميتواند از تخصص و دانش خود در موقعيت شغلي جديدش بهره مند شود؛ با وجود اين ، نوع رابطه اي که ميان کارفرما و مستخدم وجود داشته و شرايطي که طي آن کارفرماي سابق ، اسرار تجاري را در اختيار او نهاد است ، وي را حتي پس از خاتمه قرارداد استخدامي نيز متعهد به حفظ اسرار و عدم استفاده از آنها مينمايد ( p ,٢٠٠٨ ,Wipo .