چکیده:
چیستی زیبایی از یونان باستان و حتی پس از تاسیس علم زیبایی شناسی تاکنون به عنوان موضوعی حل ناشده، سخت معرکه آرای اندیشمندان است؛ اما انسان ها فارغ از این کشاکش به زیباسازی محیط و ابزار، و حتی با خطرپذیری به زیباسازی وجود خود می پردازند. واقعا زیبایی چیست که انسان تا پای جان آن را پاس می دارد؟ و از چگونه وجودی برخوردار است؟ این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و گردآوری اهم آرای محققان این حوزه و تحلیل منطقی آنها، درصدد یافتن پاسخ برای پرسش های پیش گفته و برخی دیگر از پرسش های مربوطه است. تاکید بر عینیت زیبایی و رد ذهنی بودگی آن، رد نظریه تعریف ناپذیری زیبایی و ارائه راه حل برای تعریف آن در قالب تثبیت یا تقویت تعریف پیشین و یا پیشنهاد تعریف جدید با استفاده از جنس و فصل مرکب، از جمله یافته های این تحقیق است.
خلاصه ماشینی:
"بر پایه این دیدگاه اگر کسی درباره چیزی بگوید که «آن زشت است»، متهم به خطا نمی شود؛ زیرا صرفا سلیقه خود را بیان کرده است و در عالم خارج چیز مستقلی وجود ندارد تا این جمله با آن سنجیده و در صورت عدم انطباق، به کذب و خطایش حکم شود؛ چیزی شبیه طعم ها و مزه ها که اگر کسی بگوید: «این غذا بدمزه است»، دیگری بدون ایجاد چالش با وی صرفا می گوید: «ولی از نظر من خوشمزه است»؛ اما اگر زیبایی امری عینی باشد، آن گاه یک پرسش دقیق تر فلسفی مطرح می شود: آیا زیبایی از قبیل معقولات اولی مانند رنگ است که فرد خارجی دارد، یا مانند علیت، معقول ثانی فلسفی است؟ اگر معقول اولی باشد، یعنی عقل ما به واسطه حس و دیدنی ها پی می برد که در شی ء زیبا مثل گل علاوه بر رنگ سرخ، یک صفت خارجی عینی دیگر به نام زیبایی هم وجود دارد و به عبارت دیگر، یعنی مفهوم زیبایی دارای مابازای خارجی است؛ اما اگر معقول ثانی فلسفی باشد، آن گاه زیبایی، عینی به معنای دارای موصوف خارجی است، نه دارای مابازای خارجی.
مطابق این نظریه، مشکل تعریف های زیبایی، ناشی از فقدان مفهومی مساوی و جامع برای آن در کسوت فصل مقوم و نبود وجه مشترک واحد میان مصادیق زیبایی است و لذا باید به کلی از تعریف حقیقی آن دل کند و در قالب نظریه شباهت خانوادگی، معتقد شد که هریک از مصادیق زیبایی از مجموع اوصاف لذت بخشی، تناسب، ارزشمندی، اعجاب انگیزی، نیکی، سودمندی و نظایر آن با مصادیق دیگر زیبایی به تناوب در برخی از آنها اشتراک دارند و برخی دیگر را فاقد هستند؛ چندان که دو مصداق از امور زیبا یافت شوند که به رغم داشتن مشترکاتی با برخی مصادیق دیگر زیبایی، با یکدیگر هیچ وجه اشتراکی نداشته باشند، اما همچنان از خانواده زیباها باشند و زیبا خوانده شوند."