چکیده:
یعنی مقیاس و کیفیتی از شهر که توسط مردم ادراک میشود نه آنچه که روی نقشه ها است، » عرصه عمومی « پس لازم است از آن به معماری فضای شهری « تعبیر کرد؛ در واقع این معماری فضای شهری است که تقاضای زندگی شهری را پاسخ میدهد. جریان زندگی شهری توسط مردم اتفاق میافتد، وقتی که جریان زندگی شهری است؛ سکونت در » کیفیت « محقق میشود میتوان گفت که صاحبخانه، اهل شهر هستند. زندگی شهری از جنس شهر از جنس کمی، ولی حیات مدنی امری کیفی است و باید با معیارهای کیفی، آن را ارزیابی کرد. پیاده مدار بودن میتواند از یکسو بازتاب دریافت کیفیت مکان برای شهروندان باشد؛ از سوی دیگر رفتار مردم پیاده، معیاری است که میتوان به کمک آن کیفیت مکان را در بافت سنجید. در اختیار داشتن معیارهایی که بتوان با آن پیادهپذیری مکانها را اندازهگیری و ویژگیهای کیفی مکان را روشن کرد، میتواند بنمایه هایی برای ساماندهی، برنامهریزی و گزینش قواعد شهرسازی شمرده شود. پیشگامان طراحی محیطی در دههی 1122 میلادی، قدم های اولیه برای فهم بهتر ایدهی زندگی همگانی و تعامل آن با فضای شهری و ساختمانها را برداشتند. روش آنها مطالعه ی شهرها و فضاهای همگانی موجود، برای به دست آوردن دانش پایه در مورد نحوهی استفاده و حرکت شهروندان در شهرها بود. ایده اصلی این نوع مطالعه، برای مشاهده گرهایی رخ میدهد که پیاده راه میروند و همزمان به اطراف خوب نگاه میکنند. مشاهده، کلید این نوع مطالعه است و ابزارهای آن ساده و ارزان هستند.
مشاهدات ماهرانه با استفاده از یک سامانه مناسب، اطلاعات جالبی را در مورد تعامل زندگی شهری و فضاهای عمومی شهر به دست میدهد. به عنوان یک قاعده کلی، از کاربران به طور مستقیم پرسش نمیشوند بلکه فقط مشاهده میشوند و فعالیتها و رفتارهایشان در نقشه ثبت میشود. این کار برای درک نیازها و چگونگی استفاده آنها از فضای شهری صورت میگیرد. مشاهده مستقیم کمک میکند تا بفهمیم چرا برخی فضاها استفاده و برخی رها میشوند. ساختار اصلی مقاله بر پژوهش ترکیبی استوار است که در بخش نخست به توصیف و تحلیل چگونگی مطالعه زندگی شهری بر اساس ادبیات موجود در این زمینه پرداخته میشود و در بخش دوم نیز خیابان شهریار به دلیل قرارگیری در محور فرهنگی- هنری شهر تهران به عنوان یک نمونه مطالعاتی بر اساس معیارهای مطرح شده، مورد تحلیل میدانی قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"ساختار اصلی مقاله بر پژوهش ترکیبی استوار است که در بخش نخست به توصیف و تحلیل چگونگی مطالعه زندگی شهری بر اساس ادبیات موجود در این زمینه پرداخته میشود و در بخش دوم نیز خیابان شهریار به دلیل قرارگیری در محور فرهنگی - هنری شهر تهران به عنوان یک نمونه مطالعاتی بر اساس معیارهای مطرح شده ، مورد تحلیل میدانی قرار میگیرد.
وایت ، ١٩٨٠)، خیابان های قابل زندگی(دونالد اپلیارد، ١٩٨٠)، نگاه به شهرها(آلن جیکوبز، ١٩٨٥) مکان مردم (کلر کوپر مارکوس و کارولین فرانسیس ، ١٩٩٠)، خیابان های والا (آلن جیکوبز، ١٩٩٥)، بازنمایی مکان (پیتر باسلمن ، ١٩٩٨) چگونه یک مکان را متحول کنیم ؟(PPS، ٢٠٠٠)، در مسیر شهرگرایی(٢٠٠٨)، شهر انسانی(یان گل ، (2010 ٥- پرسش های نظام مند جهت مطالعه «زندگی شهری» در فضای همگانی برای به دست آوردن دانش مفید و مشخص از رابطه ی پیچیده میان زندگی شهری و ریخت در فضاهای همگانی(عرصه های عمومی)، لازم است پرسش هایی به صورت نظام مند پرسیده شوند و رفتارها و فعالیت های انسانی و خود مردم با نظم خاصی مقوله بندی شوند.
/ / شکل ٢ – بررسی بناهای تأثیرگذار به عنوان نمادی از فرهنگ ، آداب ، تاریخ و هویت یک شهر (سمت راست )، بررسی همسایگی ها و همجواری های در بلوار شهریار(سمت چپ ) ٨- مطالعات انجام گرفته در ارتباط با «زندگی شهری» حاکم در خیابان شهریار / ٩- حافظه تاریخی، خاطره مکانی و خیابان شهریار در تعامل بین انسانها و محیط می توان محیط را از سه جنبه مورد بررسی قرار داد: الف )محیط به عنوان چیزی مستقل از ناظر که همواره وجود دارد و اطلاعاتی از خود را ارائه می کند و خواه این اطلاعات دریافت شود یا قابل دریافت نباشد(فرم ) (٦٩ :١٩٧٤ ,Trieb)."