چکیده:
سعادت در فلسفه اخلاق ارسطو محوریت دارد. اما بین مفسران ارسطو دربارة چیستی سعادت، راه شناخت آن و امور مرتبط دیگر، اختلاف نظر وجود دارد. جان مکدول تفاسیر جدیدی از این مباحث به دست داد که مورد توجه صاحبنظران قرار گرفت. به نظر او مقوّم سعادت، افعال مطابق با فضیلت است. این افعال ارزش ذاتی واقعی دارند. و تنها فضیلتمند میتواند چنین افعالی را بشناسد. ما استدلال میکنیم که ارسطو به «مراتب سعادت» قائل بود: «سعادت حیوانی»، «سعادت انسانی» و «سعادت الهی». «سعادت حیوانی» پایینترین مرتبه سعادت و «سعادت الهی» بالاترین مرتبه آن است. آنچه مکدول میگوید به «سعادت انسانی» مربوط است. بر این اساس استدلال میکنیم که در دو سطح سعادت انسانی و سعادت الهی، فضایل هستند که ارزش ذاتی دارند و ارزش افعال فرع بر ارزش فضایل است. و نیز امکان شناخت تا حدی برای برخی غیرفضیلت مندان هم وجود دارد. و این امکان با رشد اخلاقی بیشتر میشود.
خلاصه ماشینی:
198) جان مکدَوْل (McDowell) در"The Role of Eudaimonia in Aristotle’s Ethics" [«نقش سعادت در فلسفة اخلاق ارسطو»] به سال 1980، تفاسیری جدید از آراء ارسطو در این باب ارائه کرد، كه با نگاه متعارف صاحب نظران به فلسفة اخلاق ارسطو، چنانكه تا حدي در سخن راس آمد، متفاوت است.
اما مکدَوْل میگوید که به نظر ارسطو فعل درست، که مقوم سعادت است، تنها از منظر كسي كه حکمت عملي دارد (the phronimos, practically wise)، قابل شناسایی است.
ارسطو در زمینة تشریح این نظر که خیر انسان همان سعادت است (24-22b1097: 30)، سعادت را فعالیت مطابق با فضیلت میداند: «خير آدمي، فعاليت نفس در انطباق با فضيلت است» (17-16a1098: 31) (McDowell, 1995, p.
سعادت و دلیل به نظر مکدَوْل نتیجة سخن ارسطو در 3-1 اين است كه فضیلتمند با وجود تربيت شايسته، برای کشف افعال حَسَن، نيازي به دليل ندارد.
تفسیر معمول مفسران اين است كه ارسطو نظر خاص خودش را دربارة سعادت انسان مستدل میکند.
ارسطو در تعريفي كه مکدَوْل نقل ميكند، به مراتب سعادت که به نظر او همان خیر است (18-16a1095: 17)، بر اساس مراتب فضايل، اشاره ميكند: «خير آدمي، فعاليت نفس در انطباق با فضيلت است، و اگر فضايل متعدد وجود دارند، در انطباق با بهترين و كاملترين فضايل» (18-16a1098: 31).
اما مکدَوْل زندگي مطابق با فضايل عقل نظری را كه به نظر ارسطو سعادت درجة اول است، مورد ملاحظه قرار نمیدهد.
با وجود اینکه مکدَوْل به برتری فضایل عقل نظری بر فضایل خلقی از نظر ارسطو تصریح کرده است، اما در بحث سعادت، فضایل عقل نظری و افعال مطابق با آنها را تحليل نکرده است.