چکیده:
دچار شدن حدیث به آفتهایی از قبیل جعل، تحریف، تصحیف و نقل به معنا، سبب گردید که عالمان و پژوهشگران حدیث به ارزیابی سند و متن حدیث اهمیت ویژه ای دهند. عالمان و پژوهشگران حدیث از دانش رجال در ارزیابی سند بهره بردند؛ ولی برای ارزیابی متن حدیث از معیارهایی از قبیل عدم مخالفت با قرآن، عدم مخالفت با سنت قطعی، عدم مخالفت با عقل، عدم مخالفت با دانشهای بشری از قبیل؛ فقه، تاریخ و علوم تجربی استفاده کردند. یکی از مهمترین معیارهای ارزیابی متن حدیث که پیشینه دیرینهای دارد باورهای کلامی است. عالمان از گذشته تاکنون با تکیه بر باورهای کلامی به ارزیابی و نقد متن حدیث مبادرت کردهاند؛ ولی تاکنون باورهای کلامی مفهومشناسی نشده است لذا همواره در استفاده از این معیار، نگرانیِ هرج و مرج، نابسامانی و ناروشمندی وجود دارد که هرکس طبق باور و اعتقاد خویش به نقد حدیث اقدام میکند. آسیبشناسی استفاده از این معیار نیز تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است. این نوشتار در ابتدا به مفهومشناسی باورهای کلامی و سپس به آسیبشناسی استفاده از باورهای کلامی که مقصد اصلی این نوشتار است میپردازد. با بررسی که انجام شد روشن گردید که هر باور کلامی شایستگی معیار و سنجه ارزیابی را ندارد. شش آسیب نیز در استفاده از باورهای کلامی در نقد حدیث شناسایی گردید.
Having believed that Hadith Study is suffering from such defects as forgery، distortion، alteration، and paraphrasing، the Hadith scholars have paid much attention to the evaluation of the Hadith's document and text. In this respect، the Hadith scholars have made much use of the study of the narrators in assessing the documents. However، they have taken advantage of such criteria for assessing the text of Hadith as non-opposition to the Qur'an، non-opposition to the definitive tradition، non-opposition to reason، and non-opposition to human knowledge such as jurisprudence، history، and experimental sciences. One of the most important criteria for evaluating Hadith text، which has a long history، is the theologian beliefs. The scholars of the past have so far evaluated and criticized the hadith texts based on the theologian beliefs; however، these theologian beliefs have not yet been conceptualized. Thus، the use of this criterion has always been a concern of chaos، disorder and inappropriateness. This is caused one to criticize Hadith according to their own beliefs and faith. Also، the pathological use of this criterion has not been taken into account so far. This essay first focuses on the conceptualization of the theologian beliefs and then، on the pathology of the use of theological beliefs that are the main purpose of this paper. By examining this، it became clear that every theological belief did not have the merits of the criterion and the measure of evaluation. This paper also identified six disadvantages in the use of theological beliefs in the critique of hadith.
خلاصه ماشینی:
"خلاصه، بهدلیل اختلاف متکلمان در جزئیات باورهای کلامی، نمیتوان آنها را پایهای برای نقد حدیث قرار داد؛ درنتیجه، حدیث نماز خواندن بی وضوی امام علی (ع) که قبلا به آن اشاره کردیم و نقد شیخ طوسی بر آن،به دلیل امکان اشتباه از سوی پیامبر (ص) در غیر وحی تا چه رسد به امام (ع) چنان که سید مرتضی، طبرسی و آیت الله خویی به آن اذعان کردند موجه نیست.
به عنوان مثال، نمیتوان بر پایۀ باور کلامی عصمت پیامبر (ص) از خطا که امروزه از باورهای کلامی مشهور در میان متکلمان شیعه است، احادیث سهو النبی را نقد و طرد کرد؛ زیرا همانگونه که اشاره شد، این باور در گذشته محل اختلاف بوده است.
اکنون به نظر میرسد نقد علامه طباطبایی بر حدیث مذکور از خطأ در تطبیق باور کلامی بر آن، رنج میبرد؛ زیرا فرزندان و ثروت برای همگان فتنه (گرفتاری) هست با این تفاوت که پیامبر (ص) به دلیل بهرهمندی از عصمت مفتون نمیشود ولی دیگران چنین نیستند.
این حدیث علاوه بر ضعف سند (خویی، 1410ق، 21: 223)، بهدلیل تعارض با باور کلامی شیعی مبنی بر مبرا بودن امام (ع) از نسبت ناروا به افراد (صدوق، هستند، غالبا قراین دیگر، یعنی قرآن و احادیث متواتر و عقل، آنها را تأیید میکنند؛ برخلاف حدیثی که طرد شده است."