چکیده:
عدهای بر این باورند؛ پس از انقلاب اسلامی، حفظ شان و عزت طلبی در سیاست خارجی بر منافع ملی رجحان داشته و از این رهگذر منافع ملی بعضاً مغفول واقع شده است. اما باید بیان کرد این میزان از توجه به شان و عزّت جویی در ارتباط با بیگانگان میتواند بر گرفته از فرهنگ استراتژیک منزلت طلب ایرانیان باشد. بنابراین، سؤال اصلی پژوهش پیش رو بر این اساس شکل گرفته است که آیا مفاهیم دیگری بجز کسب «قدرت» و «امنیّت» همچون« عزت جوئی» قابلیّت تبیین سیاست خارجی ایران را در دوران صفویه دارد؟ مقالة حاضر در پی اثبات این فرضیه است که میتوان مفهوم «عزّت طلبی» را به سه مؤلّفۀ «محدودیّت خودخواسته در منازعات»، «اولویّت هویّت» و «منزلت جوئی» تبدیل و منازعات دولت صفویه را تبیین کرد.
خلاصه ماشینی:
بنابراین ، سؤال اصلی پژوهش پیش رو بر این اساس شکل گرفته است که آیا مفاهیم دیگری بجز کسب «قدرت» و «امنیت » همچون« عزت جوئی » قابلیت تبیین سیاست خارجی ایران را در دوران صفویه دارد؟ مقالۀ حاضر در پی اثبات این فرضیه است که میتوان مفهوم «عزت طلبی » را به سه مؤلفۀ «محدودیت خودخواسته در منازعات»، «اولویت هویت » و «منزلت جوئی » تبدیل و منازعات دولت صفویه را تبیین کرد.
٢. متغیرهای تحقیق در این مقاله ، با کاربسـت نظریه های روابط بین الملل ، سـیاست خارجی ایران در دوران دولت اول صــفویه (متغیر وابســته ) را به مثابه تلاش برای تامین عزت جوئی و منزلت طلبی (متغیر مستقل ) تعریف میکنیم .
ثانیا، شاه اسماعیل از پایگاه دارای مزیت خود در کوهســتانهای خوی به ســمت دشــت چالدران رفت ( رویمر، ١٣٨٩: ٤١) ثالثا تقریبا در تمام کتابهای نوشــته شــده در آن دوران متواتر اســت که شــاه اسـماعیل در برابر پیشـنهاد اکثر امیران سـپاه خود مبنی بر شـبیخون زدن به سپاه عثمانی در شـب قبل و پیش از آرایش نظامی مقاومت کرد (اسـکندر بیگ ترکمان، ١٣٨٧ الف :٤٢؛ امیر محمود بن خواندمیر، ١٣٧٠: ١٦٢- ١٦١؛ روملو، ١٣٤٧: ١٤٥).
مورد اول که نشــانگر وجود عزت جوئی در رفتار ســلطان ســلیم اســت نشــان میدهدکه چگونه هدف سـلطان سـلیم از این جنگ فتح خاک دولت صـفوی نبوده اسـت .