چکیده:
بدون شک بنای عقلا از جمله ادله مهم استخراج احکام شمرده میشود. لذا لازم است ماهیت این بنا و گستره حجیت آن خصوصاً نسبت به مسائل مستحدثه مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. نگارنده پس از تبیین مبانی حجیت بنای عقلا در میان صاحبنظران و نقد و بررسی آن، صحت مبنای اول را که بر پایه احراز عدم ردع بنای عقلا از ناحیه شارع است، اثبات میکند. در گام بعدی نیز به بررسی ثمرات هر یک از این مبانی در مواجه با مسائل مستحدثه میپردازد. سپس در نهایت به تحلیل احراز عدم ردع بنای عقلا از ناحیه شارع با توجه به مبنای اول که تنها مبنای صحیح میان مبانی حجیت بنای عقلا شمرده میشود، نسبت به مسائل مستحدثه پرداخته و عدم ردع بنای عقلا از ناحیه شارع را از طریق حجیت سیره بر مبنای قضیه طبیعیه و طبیعت عقلایی به همراه پاسخ به مناقشات مقدّر و نقد طرق دیگر، به اثبات میرساند.
Since the most important evidence to extract the rulings is rationalists' decisions، the nature of such decisions is required to be investigated and analyzed in the scope of the existing problems. Having studied the principles of Juridical-legal reasons for rationalists' decision، the author tried to prove the authentication and validity of the first basis where there is no need for rational decision to be authenticated by the lawgiver. The next step was to review the results of these principles in dealing with the existing problems. There was no need for the rational decision to be authenticated by the lawgiver with respect to the first basis which seems to be the only true basis regarding the rationalists' decisions. Then there was no need for the rational decision to be authenticated by the legislator too.
خلاصه ماشینی:
"اما در صورتی که هیچ دلیل لفظی برای تایید یک سیره وجود نداشته باشد، در این صورت برای احراز موافقت به عقیده بسیاری از دانشمندان اصولی، زمانی که معصوم(ع) از شیوه عقلا آگاه شود یا در حضورش چنین شیوهای احراز گردد و علیرغم اطلاع و امکان ردع، سکوت کرده و مخالفت خود را را با آن ابراز نکند، موافقت او را میتوان با تمسک جستن به دو جمله شرطیه کشف نمود: جمله شرطیه اول: اینکه اگر شارع با مفاد سیره عقلایی مورد نظر موافق نبود، مخالفت خود را ابراز مینمود و مردم را از عمل بر طبق آن سیره عقلایی ردع میکرد؛ زیرا معصوم(ع) به عنوان حجت خدا بر بندگان، مسؤول تبلیغ شریعت و احکام الهی است.
شهید صدر در مقابل نظر کسانی که میگویند: «حجت دانستن برخی از عرفهای زمان شارع، مثبت حجیت عرفهای بعد از او نمیباشد؛ زیرا شارع بعضی از عرفهای موجود در زمان خود را حجت دانسته و بعضی را رد کرده است، لذا با این کبرای جزئی نمیتوان قیاس مثبتی مبنی بر حجیت تمام عرفهای موجود در جامعه تشکیل داد»(صدر، 1418، 1، 264) معتقد است: حجیت سیره بر مبنای یک قضیه طبیعیه بوده و در بنای عقلا همین بس است که ثابت شود آن کار بر مبنای طبیعت عقلایی انجام گرفته است، هر چند که ائمه بدان عمل نکرده باشند، در این صورت اگر مورد ردع قرار نگرفته باشد، همواره اعتبار دارد."