چکیده:
سرزمین بلوچستان سه کشور ایران، پاکستان و افغانستان را در برگرفته و به علت قرارگیری مابین سه موقعیت جغرافیایی آسیای میانه، خاورمیانه و فلات ایران دارای اهمیت فراوان سوقالجیشی است. گوناگونیهای قومی و مذهبی و فراوانی جمعیت ساکن در منطقه، تفاوت در استراتژی کشورهای منطقه در قبال این سرزمین و بازیگری موثر کشورهای فرامنطقهای در طول زمان آن را تبدیل به محل بحران و تنش کرده است و به دلیل نوع ماهیت بحرانزای آن، عمدتا کشورهای مجاور بیشترین تاثیر منفی را متحمل شدهاند. این مقاله درصدد است تا در قدم اول با شناسایی ریشههای بحران و در قدم دوم با به کارگیری تئوریهای نوین در حوزه امنیت منطقهای و امنیت بینالمللی به بررسی چگونگی پیدایش تروریسم مذهبی در سرزمین بلوچستان، چگونگی تاثیرش بر بلوچستان ایران و به شناسایی گروههای تروریستی فعال در ایران بپردازد. همچنین در نهایت بتواند با تصویرسازی از آینده بحران سرزمین بلوچستان، تاثیر این بحران بر منطقه و نقش ایران در باثباتسازی بلوچستان، به ارائه راهکار مناسب بپردازد. استفاده از آمار، به کارگیری تئوریهایی در بحث امنیت موسع و امنیت مضیق و همچنین بررسی موضوعی سرزمین بلوچستان با تاکید بر مسئله تروریسم، این مقاله را با تحقیقات مشابه در این زمینه متفاوت کرده است. لازم به ذکر است سفر به بلوچستان ایران و تحقیقات میدانی نیز به فهم کلی و پیشرفت کار نویسندگان در تحقیق کمک شایانی نموده است.
خلاصه ماشینی:
"در سنت دیوبندی سیاست رادیکال جهادی را میتوان از سال 1980 به نحوی در گروههای جداییطلب همچون سپاه صحابه پاکستان دید ولی بطور گستردهتری این سیاست از درون مجاهدین افغان رشد کرد و به وسیله طالبان به نوعی ایدئولوژی سیاسی تکامل یافت ولی سیاست انتحاری در میان دیوبندیان و منجمله طالبان کاملا جدید است و به نظر میرسد بعد از حمله نیروهای آمریکا و ناتو شکل گرفته باشد.
گروههای شبهنظامی و رادیکال دیوبندی مانند سپاه صحابه پاکستان، لشکر جنگویی، جیش محمد و اکنون گروههای متفاوت موسوم به طالبان پاکستان و نیز گروه اهلحدیثی لشکر طلبه علاوه بر شبکههای وابسته به القاعده و طالبان افغانستان منبع الهام برای گروههای سیاسی ضدشیعه در جنوب شرق و مشرق ایران بود و هست (حسینبر و نورانی،2012: 26).
سرکرده این گروه شیخ محمد میری، عضو جدا شده از گروهک تروریستی جنداله است که در پی اختلافات با عبدالرئوف ریگی، برادر عبدالمالک ریگی و ابراهیم عزیزی از اعضای اصلی گروهک تروریستی جنداله از آنها جدا شده و با همکاری القاعده و طالبان و با اعتقادات مذهبی وهابیت درصدد اثبات خود به گروهک جنداله با انجام اقدام تروریستی علیه ایران میباشد.
با وقوع این امر جمهوری اسلامی میتواند در یک چشمانداز کوتاهمدت 15 ساله این منطقه را از بحرانهای حلناپذیر آینده و همچنین کشور ایران را از وقوع پدیده تجزیه و تروریسم تکفیری از سمت جنوب شرق تا حدود بسیار زیادی بیمه و جلوگیری کند و از پتانسیلهای بالقوه اقتصادی و توریستی استان سیستان و بلوچستان در جهت رشد و توسعه ملی و دستیابی به سند چشمانداز 1404 بهرهگیری کند."