چکیده:
هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثربخشی مداخلات درمان اجباری معتادان بوده است. روش: این مطالعه از نوع مطالعات توصیفی بود و با توجه به روش اجرا، مطالعه مرور سیستماتیک یا مرور نظام مند تلقی می شود. جامعه آماری این مطالعه تمام مقالات، پژوهش ها، طرح ها و گزارش های تحقیقاتی به زبان فارسی و انگلیسی در خصوص ارزیابی و نتایج درمان اجباری معتادان در دوره زمانی 2000 تا 2015 بود (به شرط چاپ در مجلات معتبر). یافتهها: پس از مرور مقالات در پایگاه های اطلاعاتی، تعداد 11 مقاله که معیارهای ورود را دارا بودند وارد مطالعه شدند. میزان 5/54 درصد مقالات مربوط به کشور آمریکا بودند. تحقیقات نشان دادند که بیماران تحت درمان اجباری شرایط نامناسب تری داشته اند. تعداد اندکی از پژوهش ها بهبود وضعیت سلامت جسمی و روانی و در کل سلامت عمومی را در درمان اجباری گزارش داده اند. نتیجهگیری: پژوهش های مورد بررسی قرار گرفته حاکی از آن است که درمان داوطلبانه خروجی بهتری نسبت به درمان اجباری داشته هرچند که برای تصمیم گیری قابل اتکا پیشنهاد می شود تحقیقات بیشتری با روش تحقیق مناسب انجام شود.
Objective: The present research aimed at investigating the efficiency of interventions of compulsory addiction treatment.
Method: The present study is descriptive and is considered as a systematic review or structured review based on its methodology. The statistical population of the study covers all research papers، studies، projects، and reports in Persian and English with regard to the evaluation and findings of compulsory treatment among substance abusers published from 2000 to 2015.
Results: After reviewing the studies in databases، the number of eleven papers meeting the inclusive criteria was selected، 54.5% of which were from the U.S.A. These pieces of research indicated that the clients under compulsory treatment experienced more inappropriate conditions. A few of the studies reported that compulsory treatment improved physical and mental health and overall general health of the clients.
Conclusion: The studies under review indicated that voluntary treatment had a better outcome than compulsory treatment، although it is recommended that more research be conducted with more appropriate methodologies for reliable decision-making.
خلاصه ماشینی:
"بر طبق آمار رســمی تا ســـال ٩٢ تعداد ١٨ مرکز درمان اجباری مصـــرف کنندگان مواد (معروف به ماده ١٦) در کشــور وجود داشــته و در طی ســال های ١٣٩٠ تا ١٣٩٢ قریب به ٥٠ هزار فرد مصــرف کننده مواد در این مراکز نگهـداری شـــده انـد (براتی ســـده ، ١٣٩٣) هرچنـد که عدم ارائه خدمات حمـایت اجتماعی به ویژه خدمات مددکاری اجتماعی به بیماران و خانواده هایشـــان موفقیت این مـداخلات را بـا چـالش جـدی مواجـه کرده اســـت (رحیمیموقر و همکاران b، ١٣٩٠؛ مغنی باشی منصوریه ، ١٣٩٤).
بررســی پیشــینه دو گروه که از طریق ســیســتم قضــایی وارد درمـان شـــده بودنـد و گروهی که به صـــورت داوطلبانه درمان را انتخاب کرده بودند در این تحقیق نشـان داد دو گروه از لحاظ داشـتن اختلال شـخصـیت ضد اجتماعی، سابقه وابستگی به الکل ، دفعات دسـتگیری و ســابقه محکومیت دارای تفاوت معناداری بوده و در تمامی این موارد ســطح بالاتری از آن گروهی بود که تحت درمان اجباری بودند.
Perron, & bright این مطالعه از داده های برگرفته شــده از مطالعه ارزیابی بهبود درمان ملی ١ اســتفاده کرده بود.
در بررســـی برچت ، و همکاران (٢٠٠٥) تفاوت معناداری در میزان عود تا ٦ مـاه پس از خروج از درمـان بین افرادی کـه داوطلبـانه تحت درمان قرار گرفته و بیمارانی که به اجبار وارد درمان شــده بودند مشــاهده نشــده بود.
در مطـالعـه اســـچـاب و همکارانش (٢٠٠٩) به تأثیر درمان اجباری و داوطلبانه در میزان اشــتغال ، احســاس خودکارآمدی و ســلامت روان بیماران نیز اشــاره شــده که بنا به نتایج این پژوهش تفاوت معناداری در این متغیرها در دو گروه نســبت به شــروع دوره ایجاد نگردیده اسـت ."