چکیده:
یکی از موضوعاتی که سرنوشت آن بهصراحت در قانون مدنی مشخص نشده، وضعیت وصیت اشخاص بلاوارث است. این بحث در بین فقها و حقوقدانان اختلافی محسوب میشود، ولی از مجموع این اختلافها سه نظریه جای بررسی دارد. دستۀ اول وصیت شخص بلاوارث را همانند سایر افراد تا ثلث وصیت صحیح میدانند و نزد آنان هیچ کس حتی امام نیز اختیار تنفیذ مازاد بر ثلث را ندارد؛ دستۀ دوم بر این باورند که در صورت فقدان وارث، اموال متوفی متعلق به دولت است، اما در صورتیکه وصیت شخص بلاوارث مختص به امور خیریه باشد، وصیت مازاد بر ثلث او صحیح است، ولی در امور غیرخیریه چنین حقی برای او نیست؛ دستۀ سوم معتقدند شخص بلاوارث در وصیت آزادی کامل دارد و میتواند همۀ اموال خود را به هر کس بخواهد وصیت کند. بهنظر میرسد در حقوق کنونی با توجه به فلسفۀ وجودی ثلث که همانا حفظ حقوق وراث است، در صورت نبودن چنین مانعی، باید قائل به نظر سوم شد. سیاق عبارات قانون مدنی در مواد مربوط به اجازۀ وراث در تنفیذ وصیت مازاد بر ثلث ترکه نیز مؤید همین مدعاست.
One of the topics that its fate is not specified explicitly in civil law، the situation will without heir persons. This is a controversial debate among jurists and lawyers، but four theories of these differences can be investigated. The first batch will without heir person like other people to know and no one، not even his third proper will be in excess of one-third do not have enforcement authority. The fourth category that person will without heir in full freedom and can make all his property to whomsoever He wills. It seems that the current law with respect to philosophy is to preserve the rights of heirs is one-third that، in the absence of such an obstacle should be allowed to be fourth. In the context of civil law to allow the heirs of the enforcement provisions in excess of one-third of the stick will also support this claim.
خلاصه ماشینی:
دستۀ اول وصیت شخص بلاوارث را همانند سایر افراد تا ثلث وصیت صحیح میداننـد و نـزد آنـان هـیچ کس حتی امام نیز اختیار تنفیذ مازاد بر ثلث را ندارد؛ دستۀ دوم بر این باورند که در صورت فقدان وارث ، اموال متـوفی متعلق به دولت است ، اما در صورتیکه وصیت شخص بلاوارث مختص به امور خیریه باشد، وصیت مـازاد بـر ثلـث او صحیح است ، ولی در امور غیرخیریه چنین حقی برای او نیست ؛ دستۀ سوم معتقدند شخص بلاوارث در وصـیت آزادی کامل دارد و میتواند همۀ اموال خود را به هر کس بخواهد وصیت کند.
١. وصیت محدود بر ثلث : برخی از فقها معتقدند که اشخاص بلاوارث تنها تا ثلث امـوال خود حق وصیت دارند (مامقانی، ١٤٠٤ق : ٢٣٦) و بر این ادعای خود به دو دلیل زیـر اسـتناد جسته اند: ابتدا اینکه وصیت تا حد ثلث ، مورد اجماع فقهاسـت و بـر مـازاد آن دلیلـی وجـود ندارد؛١ همچنین در روایتی معاذ بن جبل نقل کرده است که پیـامبر اکـرم (ص ) فرمودنـد: «ان الله تصدق علیکم به ثلث اموالکم عند وفاتکم زیـاده فـی حسـناتکم ».
این گروه معتقدند در صورتیکه موصی فاقد دو عنصر ذیل باشد حق دارد تا همۀ ترکۀ خود را به هر کس که بخواهد وصیت کند: اول اینکه ورثـه ای نداشـته باشـد و دوم اینکـه دینی بر ذمه اش نباشد؛ زیرا پرداخت دین طبق اجماع فقها بـر وصـیت مقـدم اسـت ، زیـرا مشروط بودن وصیت بر ثلث ترکه به دلیل رعایت مصالح ورثه است ١(سراج ، ١٩٩٢: ٣٠٣ - ٣٠٤؛ شافعی، ١٤١٤ق : ٧٩ و٨٠).