چکیده:
یکی از مباحثی که در مسائل حقوقی در عالم دنیا و عالم آخرت (معاد) نقش دارد، مسئله اینهمانی شخصیت انسان است. مسئله این است که ملاک شخصیت انسان چیست و به چه ملاکی میگوییم شخص در زمان دوم همان شخص در زمان اول است؟ دیدگاههای گوناگون در این باب مطرح شده است. در این نوشتار، مسئله اینهمانی شخصیت انسان را با روش توصیفی - تحلیلی از دیدگاه سهروردی و ملاصدرا بررسی کردهایم تا معلوم شود پاسخ مسئله مزبور با توجه به دیدگاه آنان به دست میآید یا خیر. طبق نظر سهروردی، ملاک اینهمانی شخصیت انسان نفس او است و بر اساس دیدگاه ملاصدرا، مجموع نفس و بدن شخصیت انسان را تشکیل میدهد. بسیاری از ادله سهروردی مدعای او را اثبات نمیکند و دیدگاه ملاصدرا نیز خالی از ابهام نیست.
خلاصه ماشینی:
طرح مسئله مسئله محل بحث این است که : حقیقت انسان و ملاک این همانی شخصیت او چیست ؟ یعنی ملاک اینکه زید در زمان اول همان زید در زمان دوم است ، چیست ؟ متفکران اسلامی این بحث را به صورت منظم و مستقل در جای خاصی بررسی نکرده اند، بلکه به صورت پراکنده و به مناسبت های مختلف به آن اشاره کرده اند، ولی با توجه به سخنان آنان و سایر متفکران میتوان گفت دیدگاه های گوناگونی در این باره پدید آمده است .
پرسش دیگر اینکه ، ملاصدرا میگوید: «نفس هیچ گاه بدن را رها نمیکند»؛ این سخن چگونه قابل توجیه است ؟ در حالی که مرتبه عقلی که همان مرتبه عالی نفس است چگونه قابل تصور است که «بدن » داشته باشد؟ قبل از بیان پاسخ پرسش های فوق ، یادآوری مطالب زیر به عنوان مقدمه ضروری است : ملاصدرا هویت و ملاک این همانی انسان را مرکب از نفس و بدن میداند، و ملاک هویت و این همانی بدن را نفس میداند و معتقد است مواد عنصری و جسم مثالی و شکل و حجم خاص در تشخص و هویت بدن هیچ نقشی ندارد.
توضیح مطلب اینکه ، درست است که انسان (یا نفس انسانی) دارای سه مرتبه مادی، مثالی و عقلی است و همان گونه که برای موجودات عقلی بدن فرض ندارد، برای انسان در مرتبۀ عقل نیز چنین است ، ولی باید توجه داشت که انسان در عین اینکه دارای سه مرتبه است ، شخص واحد است ، نه سه شخص ، و این شخص واحد اگر در برخی مراتب یادشده دارای بدن باشد صدق می کند که آن شخص با بدن است .