چکیده:
عموما زمخشری در تفسیر کشاف برای فهم معنای آیه از روایات نبوی استفاده میکند؛ یکی از این موارد، در زمینه علوم ادبی است که از میان رستههای مختلف این علم میتوان به ساختارهای صرفی و نحوی اشاره داشت. در این راستا، مقاله حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و رویکرد انتقادی، به استخراج کاربست روایات پیامبر برای تحلیل ساختارهای صرفی و نحوی آیات قرآنی در تفسیر کشاف پرداخته و در نهایت با واکاوی و ارزیابی دیدگاه زمخشری در این خصوص، این نتیجه حاصلشده که از یکسو، روایات مورد استناد وی، بجز لای نافیه در ساختار نحوی، ضعیف بوده و از سوی دیگر، کاربست روایت نیز در تمامی موارد صحیح نیست.
خلاصه ماشینی:
بنابراین هرچند در روایت مورد استناد، به درستی شاهد اتساع در آن هستیم و شارحان نیز بر آن صحه گذاشته اند (قاری، ١٤٢٢ق ، ج ٧، ص ٣٠٢٨؛ نووی، بیتا: ص ١٥٤٦؛ مبارکفوری ، بیتا، ج ٥، ص ١٢٧)، اما با توجه به تحلیل های صورت گرفته ، کاربست آن برای این آیه صحیح نیست ؛ زیرا در آیه صنعت اتساع وجود ندارد و همان طور که گذشت منظور از «اثمی»، «اثم قتلی» -و نه «مثل اثمی»- است ؛ بنابراین صاحب کشاف نه تنها استناد صحیحی را ارائه نداده ؛ بلکه تحلیل وی از آیه نیز قابل قبول نیست ؛ بر اساس آنچه که ذکر شد در مورد ارزیابی سندی روایت موردنظر نیز گفتنی است که این روایت با دو سند در کتب اهل سنت ذکر شده است : ١- حدثنا یحیی بن أیوب و قتیبه و ابن حجر قالوا: حدثنا إسماعیل (یعنون بن جعفر) عن العلاء عن أبیه عن أبی هریره أن رسول الله قال : «المستبان ما قالا فعلی البادئ ما لم یعتد المظلوم » (ابن حجاج نیشابوری، ١٤٢٧ق ، ج ٢، ص ١٢٠١) ٢- حدثنا أحمد بن عیسی ثنا ابن وهب قال : أخبرنی عمرو بن الحارث عن یزید بن أبی حبیب عن سنان بن سعد١ عن أنس عن النبی قال : نحوه .
نتیجه گیری حاصل پژوهش حاضر پس از بررسی کاربست روایات نبوی در ساختارهای صرفی و نحوی تفسیر کشاف این است که : ١- عموما تحلیل های زمخشری از ساختارهای ادبی آیات صحیح نیست ؛ زیرا وی در ساخت صرفی، واژه «عدن » در آیه ٧٢ توبه را «علم » ذکر میکند؛ حال آن که ، این واژه به تنهایی «نکره » و ترکیب «جنات عدن » معرفه است .