چکیده:
این مقاله میکوشد با معرفی کتاب پایان تاریخ از نظر فلاسفه مدرن و پست مدرن نوشته علی مرادخانی به نقد و بررسی آن بپردازد. بحث پایانگرایی(Endism) از مباحث جدیدی است که در اواخر قرن بیستم به ویژه با کار فوکویاما در محافل دانشگاهی مطرح شد. اما پایان تاریخ موضوع کتاب حاضر بوده و میتوان گفت که زمینههای چنین بحثی در نوشتههای فیلسوفان مدرن و پستمدرن بطور صریح و غیر صریح وجود دارد و نویسنده کتاب خواسته است این زمینهها را تحت عنوان «پایان تاریخ» در کتاب خود تشریح نماید. این مقاله در دو بخش به بررسی انتقادی این کتاب میپردازد: بخش اول، ناظر به کاستیهای محتوای کتاب بوده و میتوان گفت که زبان ترجمهای کتاب بر زبان تالیفی آن غلبه دارد که در این مقاله به برخی از آنها اشاره میشود. به عبارت دیگر، بخش زیادی از کتاب ترجمهای از منابع پایانی کتاب است که غالباً در متن کتاب به آنها ارجاع داده نشده و چنین القا میکند که گویی مطالب ترجمه شده از آن نویسنده هستند. بخش دوم ناظر بر کاستیهای صوری کتاب است که در آن کاستیهای مربوط به روی جلد، فهرست مطالب، ارجاعات (مستقیم و غیرمستقیم)، پینوشتها، غلطهای تایپی، نگارشی، معادلهای فارسی و لاتین مورد تأکید قرار گرفته و در برخی موارد پیشنهادهایی نیز ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
امـا پایان تاریخ موضوع کتاب حاضر بوده و می توان گفـت کـه زمینـه هـای چنـین بحثـی در نوشته های فیلسوفان مدرن و پست مدرن بطور صریح و غیر صریح وجود دارد و نویسنده کتاب خواسته است این زمینه ها را تحت عنوان «پایان تاریخ » در کتاب خود تشریح نماید.
در قسمت «درآمد» بحث پایان گرایی (Endism) به عنوان موضـوع اصـلی بـه اجمـال مطرح شده است (در صفحه ٨ در حد یک پاراگراف ) حال آنکه می توان پایان گرایـی را در ساحت های مختلف مثل دین (مثلا در دین مسیحیت )، در هنر که خود هگل از پایان هنـر بحث کرده است و در سیاست (نظرات مارکس و انگلس )، در علم ، در فلسفه تحت عناوین پایان اومانیسم نسبتا مبسوط بیان کرد و موضع هرکدام از فیلسـوفان نـامبرده شـده در ایـن کتاب را نسبت به پایان گرایی در این ساحت ها بیان نمود.
نکته دیگری که برای خواننده قابل تأمل است این است که فوکویاما جزو فیلسـوفان مدرن تلقی شده است در حالیکه کتاب فوکویا در دهه ٩٠ منتشـر شـده و در بـین محافـل فکری و دانشگاهی عموما دوره پست مدرن به لحاظ زمـانی بـه بعـد از دهـه ١٩٦٠اطـلاق می شود و دلیل گنجانده شدن فوکویاما در بخش اول تحت عنوان فلاسفه مدرن بیـان نشـده است و خواننده با دیدن اسم فوکویاما تصور می کند که او یک فیلسوف مـدرن اسـت مثـل هگل و کانت در حالیکه چنین نیست .