چکیده:
این پژوهش با هدف ارزیابی اثر بخشی آموزش با رویکرد محاورهای، بر ارتقاء نظریه ذهن و تاثیر آن بر مهارتهای فراشناختی خواندن انجام شد.جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مدارس پسرانه شهرستان شیراز (مقطع دبستان) بود. در یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون به همراه پیگیری، تعداد 44 دانش آموز پسر ( 24 دانش آموز پایه چهارم در مطالعه اول و 20 دانش آموز پایه سوم در مطالعه دوم) به ترتیب به روش نمونهگیری خوشهای و نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان در هر یک از گروهها، پرسشنامه فراشناخت خواندن، آزمون درک مطلب و تکلیف نظریه ذهن (داستان های عجیب) را تکمیل کردند. در مطالعه اول 24 دانش آموز پسر پایه چهارم در دو گروه آموزش و گواه به تصادف توزیع و در چهار جلسه آموزشی شرکت کردند. در مطالعه دوم 20 دانش آموز پسر پایه سوم در دو گروه آزمایش و گواه توزیع شدند. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس و تحلیل نمرات افزوده مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در هر دو مطالعه، صرف نظر ازتوانایی درک مطلب،کودکان گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه، عملکرد بالاتری در نمرات مربوط به نظریه ذهن داشتند. علاوه بر آن تعمیم اثر آزمایشی به دلیل تحولی بودن مهارتهای فراشناختی خواندن، تنها در دانشآموزان 9 تا 10 سال مشاهده شد.
The aim of the present study was to evaluate the effectiveness of conversation based approach training on theory of mind and meta knowledge of reading . in a quasi experimental design ( pre test post test and fallow up with control group ) , 44 elementary boy students( 24 for first study and 20 for second) was selected through cluster sampling and convenience sampling in order . each participant in each group fill out strange stories , comprehension test and meta comprehension test . In first study 24 students ( mean age of 9 to 10) randomly assign in experimental and control group. Data was analyzed through analysis of covariance (ANCOVA). and analysis of gain scores. Result show that in both study children in the experimental group performed significantly better on the ToM task at post-test and follow-up. Furthermore the generalization of training effect on meta knowledge was seen only in 9 to 10 year olds students.
خلاصه ماشینی:
"مطالعات متعددی در زمینه تحول این توانایی و چگونگی تأثیر تفاوت های فردی، پیش آینـدها و یا پیامدهای مـرتبط بـا آن انجـام شـده اسـت (٢٠٠١,Watson &Wellman, Cross, ؛ ,and et al ٢٠٠١ Barret؛ ٢٠٠٤ ,Schneider ؛ ١٩٩١ ,Fritz &Halla, Chandler ؛ ١٩٩٠,Osborne &Lewis ؛ ١٩٩٠، Beattie &Siegal ؛ Beck, Carroll, Apperly, Robinson ،٢٠٠٦؛٢٠٠٢ ,and et al Ruffman؛ ٢٠٠٨ ,Hughes &Ensor, Devine, Marks, ؛ Schneider &Lockl, ، ٢٠٠٧؛ ,Lecce ٢٠١٦,Hadianfard &Kiani ,٢٠١٠,Taumoepeau &Palladino, ,Zocchi, Pagnin, ).
برای مثال یکی از مهمترین عوامل موثر در تبیین تفاوت های فردی در نظریه ذهن نقش زبـان و چگونگی مشارکت کودک در محاوره های بین فردی است که عمدتا از مطالعات آزمایشـی مبتنـی بر محاوره های سازمان یافتـه (٢٠٠٣,Tager-Flusberg &Hale ؛ ٢٠٠٣,Tomasello &Lohmann ) بر کودکان خردسال به دست آمده اند و اطلاعات اندکی در مورد رابطه این دو سازه به ویـژه در دوره دبستان وجود دارد.
یکی از دلایل این کاستی آن است که پـژوهش هـای حوزه فراشناخت بیشتر بر دانش کودکان مقطع دبستان از فرایندهای شناختی متمرکـز شـده انـد و پژوهش های نظریه ذهن غالبا به بررسی پیامدهای اجتماعی این سـازه در کودکـان پـیش دبسـتانی پرداخته اند( ٢٠٠٠,kan؛ & ٢٠١٠,Palladino,Lecce, Zocchi, Pagnin, ).
(Daneshpour & Sarvghad,2010 بنابراین آنچه کمتر بدان پرداخته شده تلفیق مطالعات پیشین به نحوی است که اولا اثر بخشی آموزش نظریۀ ذهن را در مراحل رشد یافته تر مانند دورة دبستان مورد بررسی قرار دهند و ثانیا این اثر بخشی از حیث تأثیر احتمالی آن بر سازه هایی چون فراشناخت مورد بررسی قرار گیرد."