چکیده:
عیلامیان از اواخر هزارهی چهارم یا اوایل هزارهی سوم ق.م. حدود 2500 سال بر بخشهایی از فلات ایران، خصوصا جنوبغربی آن حکمرانی کردند و نهایتا در اواخر نیمهی اول هزارهی اول ق.م. بهدست آشوریان مضمحل شدند. از طرف دیگر با مهاجرت گروههای ایرانی به سرزمینهای جنوبی و قلمرو عیلام، تعامل تدریجی بین عیلامیان و اقوام مهاجر ایجاد و در ادوار بعدی با تشکیل امپراتوری هخامنشی، عیلام به یکی از مراکز مهم در کنار ساتراپیهای پارس و ماد بدل شد. پژوهش حاضر که دادههای آن به روش میدانی و اسنادی، گردآوری و با روش توصیفی- تحلیلی، تفسیر شده، به واکاوی تعاملات عیلامیان و پارسیان در دوران قبل از امپراتوری هخامنشیان و همزمان با حکمرانی آنها و تاثیرات فرهنگی و هنری عیلام بر هخامنشیان میپردازد. بررسیهای میدانی نگارندگان در سالهای 1389 تا 1392 در پاسارگاد، تختجمشید، نقشرستم و ایذه انجام شده است. نتایج نشان میدهد که هخامنشیان پس از تشکیل امپراتوری، از هنر و فرهنگ مناطق تحت تسلط خود وام گرفتهاند که عیلام مهمترین آنهاست. هخامنشیان، شوش یکی از شهرهای قدیمی و مهم عیلام را به عنوان یکی از پایتختهای خود برگزیدند و با گسترش نفوذ خود در سرزمینهای دیگر، از عیلامیان در امور دیوانی و اداری استفاده کردند که استفاده از زبان و دبیران عیلامی در ادارهی حکومت از نمونههای آن است. کتیبهها، تزیینات بناها، رسوم درباری، مضامین نقوشبرجسته (مراسم باریابی و اورنگبران)، مهرسازی، پوشاک، انواع سلاح، وسایل تزیینی و آیینی (عودسوز و بخوردان) همگی ملهم از عیلام و نشانگر تاثیرات فرهنگی و هنری عیلام بر امپراتوری هخامنشی است.
خلاصه ماشینی:
با توجه به آنچه که از نظر گذشت ، هخامنشیان به یقین در دوام و قوام امپراتوری خود از ویژگی - های فرهنگی و هنری عیلام به همراه سایر مراکز تمدنی تحت سلطه ی خود بهره جسته اند؛ بنابراین ، از آنجایی که در شکل گیری و توسعه ی امپراطوری هخامنشی، نوعی بهره وری نغز و استادانه از فرهنگ های چندگون و متنوع ـ از جمله تمدن عیلام ـ دیده میشود، مطالعه ی این فرهنگ ها و تمدن ها و شواهد باقیمانده ی آنان ، با هدف واکاوی سهم تأثیرگذاری هر یک از آنها در شکل گیری و گسترش امپراتوری هخامنشی و همچنین نحوه ، ماهیت و زمینه های تأثیر و تأثرهای بین فرهنگی و هنری در این دوره از اهمیت فراوانی در حوزه ی علم باستان شناسی و تاریخ هنر برخوردار است ؛ از این رو، پرسش های اساسی پژوهش حاضر، از این قرار است : ١ـ ابعاد تأثیرات فرهنگی و هنری تمدن عیلام بر امپراتوری هخامنشی چگونه بوده است ؟ ٢ـ شواهد و قراین یا نمودهای عینی این تأثیرات کدامند؟ پیشینه ی پژوهش تاکنون مقالات و کتاب های زیادی توسط پژوهشگران غیرایرانی ( ;٢٠١١ :Garrison Basello: 2011; Potts: 2010 & 2005; Alvarez-Mon: 2011a & 2011b & ٢٠٠٦؛ استروناخ : ١٣٧٩؛ آمیه : ١٣٤٩؛ بریان : ١٣٧٧و١٣٨١؛ پاتس :١٣٨٥؛ دومیرشیجی:١٣٧٦؛ فرای: ١٣٧٧؛ هینس : ١٣٨٨؛ کخ : ١٣٧٦، کمرون ، ١٣٨٧ و ....