چکیده:
سلجوقیان پس از تسلط بر ایران، برای اداره قلمرو وسیع خود، از وزرای ایرانی برای کسب مشروعیت، مقبولیت و اداره کشور بهره بردند. رقابتهای سیاسی در بین وزرا و خاندان سلطنتی، موجب شد تا راه برای ورود پیروان مذهب رقیب به ویژه شیعیان امامی به دربار گشوده شود. البته سیاست تسامح مذهبی ملکشاه و نفوذ ترکانخاتون و نزدیکان شیعه او، به نفوذ شیعیان امامی کمک کرد. مجدالملک قمی یکی از وزرای معروف این دوره بود که عوامل فوق در قدرتیابی او نقش زیادی داشت. او از وزیران معروف دورة میانی امپراتوری سلجوقی بود که حدود دو سال وزارت برکیارِق را برعهده داشت؛ مجدالملک در مدت وزارت، اقدامات ارزندهای در زمینه نفوذ تشیع در دربار سلجوقی و بازسازی و رونق دادن قبور ائمه و بزرگان شیعه انجام داد. این پژوهش، با روش توصیفیـتحلیلی و از طریق مطالعه کتابخانهای، ضمن بررسی زندگی و اقدامات مجدالملک، به نقش او در پیشبرد تفکر شیعی و ترویج اندیشه امامیه و بنای اماکن متبرکه پرداخته و فرجام او را تبیین نموده است.
خلاصه ماشینی:
او از وزیران معروف دورة میانی امپراتوری سلجوقی بود که حدود دو سال وزارت برکیارق را برعهده داشت؛ مجدالملک در مدت وزارت، اقدامات ارزندهای در زمینه نفوذ تشیع در دربار سلجوقی و بازسازی و رونق دادن قبور ائمه( و بزرگان شیعه انجام داد.
محسن مؤمنی (1393) در مقاله «وزارت مجدالملک قمی، واکاوی رقابت خراسانی ـ عراقی» در مجله جستارهای تاریخی، سیدمحمدحسین محمدی و شهرام یوسفیفر (1389) در مقاله «تأثیر باورهای مذهبی بر زندگی اجتماعی شهرری در عصر سلجوقی»، همان مجله، دورة اول و ساسان طهماسبی(1382)، در مقاله «رقابت عراقیها و خراسانیها در دیوانسالاری سلجوقی»، به بررسی گوشههایی از حیات فکری و سیاسی مجدالملک پرداختهاند؛ اما به طور ویژه، نقش این وزیر ترقی خواه و خدمت سلجوقیان در گسترش شیعه در ایران را بررسی نکردهاند.
همچنین درباره سدیدالملک و شیعه بودن او در منابع مطلبی بیان نشده، اما نظامالملک برای اینکه نخبگان مخالف خود را از لحاظ مذهبی محکوم کند و با این وسیله آنان را از قدرت کنار بگذارد، آنان را رافضی و بدمذهب معرفی میکرد.
مؤیدالملک بعد از برکناری از وزارت برکیارق، برای گرفتن انتقام از مجدالملک قمی و سلطان سلجوقی، به گنجه پیش محمد برادر دیگر سلطان رفت که بر اران و گنجه حکومت میکرد.
(قزوینی رازی، 1358، ص83) مجدالملک دارای تسامح مذهبی بود و این امر باعث شد تا سلطان او را به وزارت خود انتخاب کند.
(بنـداری،1356، ص97) عزل و قتل در سال 492 قمری، مؤیدالملک که توطئههایش برای کنار زدن مجدالملک با مرگ انر ناکام مانده بود، به گنجه نزد برادر برکیارق یعنی محمد (تپر) رفت و او را به قیام علیه برادرش تحریک نمود.