چکیده:
تحولات چشمگیر محیط بین الملل طی دهه های اخیر اشکال تحمیل اراده و اعمال سلطة قدرت های بزرگ بر نظام جهانی را نسبت به گذشته بسیار دگرگون ساخته و دورانی موسوم به عصر استعمار نوین را رقم زده است که در آن تاثیرگذاری غیرمستقیم بر اذهان مخاطبان، مزیت نسبی به مراتب بیشتری از سلطهگری بر آنان از طریق ابزارهای قدرت سخت دارد. مقالة پیشرو با مدنظر قرار دادن تحولات مذکور و با وامگیری از ادبیات گرامشی، به طرح این پرسش اصلی پرداخت که «روشنفکران ارگانیک» در کشورهای هدف چه نقشی را بهمنظور بسط و تحکیم هژمونی آمریکایی در عصر استعمار نوین ایفا میکنند؟ در پاسخ به پرسش اصلی، فرضیة نگارنده این بود که روشنفکران ارگانیک به دلیل تاثیرپذیری شدید از اندیشه و سبک زندگی غربی در نتیجة حضور در قلمرو جغرافیایی غرب و تحصیل در مراکز علمی اروپا و آمریکا بهویژه در قالب برنامههای دیپلماسی عمومی، واسطه و تسهیلگر هژمونی آمریکایی در جوامع هدف هستند. این مقاله از لحاظ نظری، رویکردی گرامشینیستی دارد و نگارنده به منظور راستیآزمایی فرضیة خود کوشید تا با روش تحلیل دومتغیره و شیوة گردآوری اسنادی اطلاعات، وجود رابطهای علّی را میان نفوذ و هژمونی آمریکایی و رفتار جوامع هدف به واسطه کنشگری روشنفکران ارگانیک اثبات نماید. نتایج بررسی ها نشان داد روشنفکران ارگانیک پس از مراجعت به کشورهای خود با موجه و منطقی نشان دادن هژمونی آمریکایی، تبلیغ گفتمان لیبرالیسم در مقابل گفتمان رسمی جامعه، ترویج روحیه ی خودباختگی ملی و ضعف هویتی و نیز ممانعت از تولید دانش بومی که منجر به تداوم وابستای علمی و اندیشه ای به غرب می گردد،
نقش واسطه ای و تسهیلگری موثری در بسط و تحکیم هژمونی آمریکایی و بسترسازی برای نفوذسیاسی و فرهنگی غرب با محوریت آمریکا در این جوامع ایفا می کنند.
خلاصه ماشینی:
در خصوص آثار مشابه مقاله حاضر ميتوان به چهار مورد اشاره کرد: کتاب ديپلماسي عمومي آمريکا در قبال ايران (ايزدي، ١٣٩٠) در بخش کوتاهي ميکوشد گزارشي از اقدامات برخي نهادهاي آمريکايي مانند بنياد NED براي ارتباط گيري و سرمايه گذاري بر روي نخبگان ايراني در چارچوب ديپلماسي عمومي آمريکا ارائه دهد؛ مقاله «ديپلماسي فرهنگي و جايگاه آن در سياست خارجي کشورها» (خاني ، ١٣٨٤) تلاش دارد نحوه کاربرد ابزارهاي ديپلماسي فرهنگي مانند برنامه بورس فولبرايت را در راستاي تأمين منافع و اهداف دولت ها بررسي کند؛ مقاله «رابطه فرهنگ و هژموني در عرصه جهاني: رويکردي گرامشينيستي» (پوراحمدي و سعيدي، ١٣٩٠) با درونمايه تئوريک صرف به نحوه کارکرد مؤلفه فرهنگ در راستاي تحقق هژموني يک کنشگر در سطح جهاني ميپردازد؛ و کتاب اصول و مباني جنگ نرم (نائيني، ١٣٩١) فصلي را به معرفي اجمالي دوران استعمار نوين و راهبردهاي جديد استکبار جهاني براي سلطه نرم بر کشورها اختصاص داده است .
S. Advisory Commission on Public Diplomacy کشورها] در نتيجه ي اين فعاليت ها حکومت هاي خود را ترغيب کنند تا از سياست هاي کليدي آمريکا حمايت کنند» (ايزدي، ١٣٩٠: ٣٦)؛ آژانس اطلاعات آمريکا١ نيز در تعريف ديپلماسي عمومي ميگويد: «ديپلماسي از طريق درک توده هاي مردم بيگانه ، دادن پيام براي آنان ، فعاليت به منظور تأثيرگذاري بر آنها و توسعه ي گفت و گو ميان شهروندان و نهادهاي آمريکايي از يک سو و نهادهاي بيگانه از سوي ديگر که باعث تقويت منافع ملي ايالات متحده ميشود» (هاديان و احدي، ١٣٨٨: ٩١).