چکیده:
سراپاسرایی یکی از شیوه های وصف معشوق در ادبیات غنایی به شمار می رود و بنا بر نظر برخی پژهشگران متاثر از فرهنگ هندی است.
این نوع ادبی از دوره ی تیموری تا قاجار در ادب فارسی رواج داشته است. از نظر قالب محوریتی برای آن وجود ندارد و به نظم و نثر نمونه هایی از آن در دست است. با وجود این بیشتر نمونه های سراپا به شعر و در چارچوب بلاغت سنتی است. در این مقاله نویسندگان ضمن معرفی سراپانامه و روند شکل گیری سراپاسرایی در ایران، به بررسی ویژگی های این نوع ادبی در ادبیات فارسی پرداخته اند سپس با معرفی سراپای وارسته ی سیالکوتی، ویژگی های این اثر را بازگو و در پایان بخش هایی از آن را ارائه کرده اند.
خلاصه ماشینی:
"صفت عینک لا ادری : نرگس حلقه بینای مردم ، دیده روشنای آفتاب ، تا بدان دیدٔە پسندیده ، چشم بر پسندیده ، نور ابصار صاحب بصر، منظور انظار اهل نظر، نگاه دیده دیده وری بینه ، داغ بی بصری آیینه شاهد نگاه رشک دیده مهر و ماه صفای چهرٔە ضیا، نقاب دیده حیا، تاب چشم آفرینش ، آب چشمه بینش ، مصقله مرات چشم ، پررنگ گل سرسبد حکمت و فرهنگ ، سرمایه دوربینی شهسوار مرکب بینی ؛ اعنی عینک دوربین که در شب تاریک به وسیلۀ آن باریکی موی مومیانان و باریکی دهان تنگ دهانان خط و خال چهره خیال ، نقش و نگار صبا و شمال ، گل و بار نهال نارسته ، تماشای عالم غیب ، دقیقۀ جمال لاریب ، صورت شاهد معنی ، جان تصویر مانی ، تار رشته نظر، مردمک چشم اختر، چون روز روشن آشکارا به نظر درآید.
سیالکوتی در این اثر به هنگام ذکر ویژگی های معشوق سخنانی از آثاری همچون تاج المآثر، انوار سهیلی ، حبیب السیر، بهار دانش ، اعجاز خسروی و نفایس الفنون و بزرگانی چون محمدصادق دستغیب ، علیرضا تجلی ، شیخ محمد صالح کنبو، مخلص آنندرام ، نعمت خان عالی ، طغرای مشهدی ، ظهیرای تفرشی و جز آن ذکر می کند که علاوه بر جامع بودن آرای ادبای مختلف در یک کتاب این زمینه را نیز برای محققین فراهم می نماید تا به بررسی و شناخت سبک شناسی آثار هر یک از این ادبا به صورت تطبیقی از منظر زبانی ، دستوری ، بدیعی و بیانی بپردازند."