چکیده:
هنر و ادب از اساسی ترین نمودارهای فرهنگ و تمدن بشری است که با لایه های عمیق ناخودآگاهی پیوند ناگسستنی دارد. بر اساس نظریه یونگ کهن الگوها (آرکی تایپ) بنمایهها و تصاویر نمادینی هستند که در اساطیر و فرهنگ ها ،مفاهیم مشترک و مشابهی را در ناخودآگاه بشر در طول زمان به جا گذاشته اند. در گلشن راز، کهن الگو ها ریشه در ناخودآگاهی جمعی دارند. در این مثنوی کهن الگوی آفتاب، دریا(آب)، آتش، آیینه و سفر، تاویل و تفسیر شدند. صور مثالی یونگ را در عرفان اسلامی، اعیان ثابته می نامند. اندیشههای انتزاعی و شهودی در گلشن راز از قرآن و احادیث نشئت گرفته است. تحلیل نمادهای عرفانی فرصتی بود که شاعرعارف گنجینه معارف خود را به منصّه ظهور برساند. در گلشن راز علاوه بر نقش کلیدی نمادها، سهم چشمگیر هنجارگریزی و آشنازدایی در برجسته سازی بیشتر ابیات موثّر است. در برخی از ابیات مثنوی نمادها جایگزین حقیقت شدند. شباهت نمادهای غربی و شرقی در مفاهیم ابهام آمیز است. عارف در این مثنوی با تاویل و تفسیر، بخشی از حقیقت را به اشاره بازگو می کند.
خلاصه ماشینی:
"نمونه ای از گلشن راز: «هرآن چیزی که در عالم عیان است چو عکس آفتاب آن جهان است» (۷۱۸ ) در این پژوهش ابتدا به تحلیل و بررسی پنج کهن الگو(آرکی تایپ)در گلشن راز میپردازیم و روشن می کنیم که اسطوره ها، یک نقش هوشمند به صورت تراکم تجربههای روانی هستند که پیوسته تکرار می شوند و سپس چند نماد عرفانی فرارونده این مثنوی را بررسی نموده تا تفاوت آن با کهن الگو آشکار شود.
ضرورت تحقیق از آنجا که ارزش ادبی گلشن راز به عنوان یک متن عرفانی است ؛ بایسته است که حضور کهن الگوهای این مثنوی با مبانی روان شناختی یونگ بررسی شود تا روشن شود که تصاویر عینی این اثر، فراتر از جهان مادی رفته و ریشه در ناخودآگاه بشری دارد در نتیجه نیاز به تأویل و رمزگشایی از ابعاد دیگر دارد.
اما آنچه در این پژوهش باید مورد توجه قرار گیرد نقش کهن الگوها و مقایسۀ نمادهای عرفانی مثنوی گلشن راز بارویکرد به نظریه یونگ است تا روشن گردد که کهن الگو ها با ناخودآگاهی جمعی همراه هستند و ژرف ترین لایه های روانی ذهن بشر است که کلی و در نوع خود میان همه افراد بشر مشترک است ؛ در نتیجه نیاز به رمزگشایی و تأویل در ابعاد دیگر دارد.
Keywords: Archetype, Collective Unconscious, Ultraism Symbol, Jung, Golshane Raz. Mentioning the Divine Mercy and Blessing in the Pomes of the Egyptian Ebne Farez and Hafez Shirazi Tahereh Chaldareh Assistant Professor in Arabic Language and Literature Islamic Azad University of Garmsar, Garmsar, Iran."