چکیده:
مقدمه: همتألیفی که یکی از نمودهای مهم همکاری علمی است باعث ایجاد شبکههای اجتماعی میان پژوهشگران میشود. با استفاده از فنون تحلیل شبکههای اجتماعی میتوان به مطالعه ساختار و خصوصیات این شبکهها پرداخت. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با استفاده از شاخصهای علمسنجی و تحلیل شبکههای اجتماعی انجام شده است. جامعه پژوهش از 282 مدرک تولیدشده توسط پژوهشگران دانشگاه شهید بهشتی در حوزههای علوم اجتماعی، انسانی و هنر تشکیل شده است که تا 1 مارچ 2014 میلادی (10 اسفند 1392 شمسی) در پایگاه وب علوم نمایه شدهاند. برای ترسیم و تحلیل شبکههای همتألیفی از نرمافزار اکسل و نرمافزارهای تحلیل شبکه بهره گرفته شد. نحوه تکامل و پیکربندی شبکه همتألیفی و عملکرد پژوهشگران با استفاده از شاخصهای کلان و خرد تحلیل شبکه های اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: بررسی شاخصهای کلان، نشان میدهد که شبکه همتألیفی پژوهشگران دانشگاه شهید بهشتی از انسجام کافی برخوردار نیست. از سوی دیگر مطالعه شاخصهای خرد بیانگر این است که حمیدرضا پوراعتماد، وحید نجاتی، محسن دهقانی، محمدعلی مظاهری و مجتبی زارعی از مرکزیترین موقعیت برخوردار بودهاند. در بررسی شبکههای همتألیفی دانشگاهها نیز مشخص شد که دانشگاههای علوم پزشکی شهید بهشتی، علوم پزشکی تهران، دانشگاه تهران، تربیت مدرس و دانشگاه علوم پزشکی بقیهالله از نظر شاخصهای خرد، بهترین موقعیت را در شبکه همتألیفی دانشگاهها دارا بودهاند. نتیجهگیری: میانگین فاصله کمتر از 6 (347/4) و ضریب خوشهبندی نسبتا زیاد (779/0) شبکه همتألیفی پژوهشگران دانشگاه شهید بهشتی در حوزههای مورد مطالعه بیانگر این است که شبکه، نوعی شبکه جهان کوچک محسوب میشود.