چکیده:
اﻧﺴﺎن و ﺟﺎﯾﮕﺎه او در ﻋﺎﻟﻢ ﻫﺴﺘﯽ ﻫﻤﻮاره ازﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻣﺒﺎﺣﺜﯽ ﺑﻮده ﮐﻪ اذﻫﺎن ﺑﺴﯿﺎری از اﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪان را ﺑﻪ ﺧﻮد ﻣﺸﻐﻮل داﺷﺘﻪ، دﯾﺪﮔﺎﻫﻬﺎی ﻣﺘﻌﺪدی ﺑﯿﺎن ﮔﺸﺘﻪ اﺳﺖ. درغ رب ﺑﻌﺪ از ﻗﺮون وﺳﻄﯽ ﮐﻪ ﺷﺎﻫﺪ ﺗﺤﻮﻻت ﻓﺮاواﻧﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ اﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﻧﯿﺰ ﻣﻮرد ﻣﺪاﻗﻪ و ﺑﺤﺚ واﻗﻊ ﮔﺸﺘﻪ ﺟﺮﯾﺎﻧﯽ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان اوﻣﺎﻧﯿﺴﻢ ﯾﺎ اﺻﺎﻟﺖ اﻧﺴﺎن ﻣﺘﻮﻟﺪ ﮔﺸﺖ. دراﯾﻦ ﻣﻨﻈﺮ اﻧﺴﺎن ﺑﺮﺟﺎﯾﮕﺎه ﺧﺪا ﺗﮑﯿﻪ زد ﺧﻮاﺳﺘﻪ ﻫﺎی او ﻣﺤﻮرﯾﺖ ﭘﯿﺪا ﻧﻤﻮده ﻫﻤﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻄﯿﻊ ﺧﻮاﺳﺘﻪ ﻫﺎی اﻧﺴﺎن ﺑﺎﺷﻨﺪ. آﻧﭽﻪ ﮐﻪ اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ، ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ﺑﻪ ان ﭘﺮداﺧﻨﻪ، دﯾﺪﮔﺎه دوﺗﻦ از ﻣﻔﺴﺮان ﻗﺮآن ﮐﺮﯾﻢ اﺳﺖ ﮐﻪ از ﻣﯿﺎن ﺳﺨﻨﺎﻧﺸﺎن ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ ﺟﺎﯾﮕﺎه اﻧﺴﺎن ﭘﯽ ﺑﺮده و اوﻣﺎﻧﯿﺴ ﻏﺮب را ﻧﻘﺪ ﻧﻤﻮد.
خلاصه ماشینی:
اومانیسم و نقد آن بر اساس المیزان و المنار حسین مقدس ١، جواد کارخانه ٢ ۱ استادیار دانشگاه علوم ومعارف قران کریم (دانشکده ملایر) ۲ استادیار دانشگاه علوم ومعارف قران کریم (دانشکده ملایر) چکیده انسان و جایگاه او در عالم هستی همواره ازمهمترین مباحثی بوده که اذهان بسیاری از اندیشمندان را به خود مشغول داشته ، دیدگاههای متعددی بیان گشته است .
ص ۸۲) برخی نیز در تعریف اومانیسم گفته اند: اومانیسم ، فلسفه ای است که ارزش یا مقام انسانی را ارج می نهد و او را میزان همه چیز قرار می دهد به دیگر سخن سرشت انسانی و حدود و علایق طبیعت آدمی را به عنوان موضوع اتخاذ می کند (جوادی آملی ،۱۳۸۶.
ص ۱۰۴) بررسی ریشه های تاریخی اومانیسم برخی از نویسندگان نیز با اذعان به وجود این اندیشه در یونان باستان ، اشاره می کنند به اینکه در این اساطیر، اولااراده ی انسان در عرض اراده ی خدایان معرفی گشته و ثانیا خدایان یونانی با اوصاف بشری معرفی شده اند.
(قربانی ، شماره ۸۹) ویل دورانت نیز در زمینه محوریت انسان در یونان باستان وعصر مدرن می گوید: «وجود انسان در روی این کره خاکی و ملاک سنجش کمال و تفسیر هستی قرار گرفتن او، آن روی سکه ای است که غالبا از نظرها پنهان است .
نه تنها باور دانشمندان و مردم دوره باستان بود بلکه امروزه نیز برخی از دانشمندان بزرگ دنیا چنین می - اندیشند که مقیاس همه چیز انسان است و بر این مقیاس هر چه هست ، هست و هر چه نیست ، نیست .