چکیده:
بدون شک سپاه مغولان در پیروزی هایشان نقش محوری داشته است. احیای نظم سپاه مغول از جمله
اولین اقدامات چنگیز در بازسازی لشکر مغولان بود؛ با توجه به این، وی تصمیم گرفت، قبایل سرسختی را
که نافرمانی می کردند، نابود کند، بعد از آن به ادغام قبایل در یکدیگر پرداخت تا بتواند لشکر خود را به
صورت جدیدی سازمان دهد. برای دستیابی به این مهم تصمیم گرفت که اولا فرماندهان لایقی برای سپاه
خود انتخاب کند که معیارهایی برای گزینش آن ها معین کرده بود، ثانیا با قبایل تحت انقیاد خود رابطه
خویشاوندی برقرار کند، تا از وفاداری آن ها به خود مطمئن شود. البته قبایل نیز در گرایش به چنگیز
اهداف سیاسی خود را دنبال می کردند. چنگیز همه این اقدامات را با تکیه بر یاسای خود انجام داد.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله سعی شده است به دو سوال زیر پاسخ داده شود: اول اینکه مغولان با وجود اینکه قبایل بیابانگردی بودند و از تمدن بهره چندانی نداشتند، چگونه توانستند بسیاری از اقوام و سرزمین ها را تحت انقیاد خود درآورند؟ دوم اینکه با توجه به وجود قبایل زیادی که در مغولستان سکونت داشتند و هیچ گونه اتحادی بین آنها برقرار نبود، وحدت آنها چگونه میسر شد و از بزرگترین قدرتهای منطقه شدند؟ فرماندهی نظامی چنگیز و پیروی از سنن قبیله ای توسط چنگیز خان و همراهانش بی شک از عوامل مؤثر در پیشرفت نظامی مغولان بوده است، همچنین این مطلب را باید اضافه کرد که چنگیز به استعداد افراد توجه می کرد، نه به پایگاه قبیله ای آن ها .
در غیر اینصورت نه تنها فتوحات جهانی او تحقق نمی یافت، بلکه تسلط بر مغولستان امری محال به نظر می رسید؛ از اینرو چنگیز از آغاز تعالی سیاسی و نظامی در فکر چاره افتاد و به شیوه های مختلف کوشید تا حتی المقدور از عناصر گوناگون قومی سپاهی یکدست و مطیع بسازد و به این طریق از جذب رؤسای و جنگجویان قبایل مغول که از آن ها کینه دیرینه به دل داشت و فقط بعد از صرف نیرو و تلفات زیاد آن ها را مطیع خود گردانیده بود، دوری می کرد.
چنگیز در آغاز حکومت خود با آگاهی به اینکه قبایلی که تحت انقیاد او در آمده اند قابل اطمینان نیستند (چند قبیله بعد از پیوستن به چنگیز دوباره شورش کرده بودند) به فکر چاره افتاد و این قبایل را به صورت های مختلفی به خود وفادار کرد ترکیب ناهمگون سپاه و هراسی که از شورش جنگجویان تابع وجود داشت، ضرورتا چنگیز را وادار به ایجاد تحولاتی در ساختار لشکر می کرد، در غیر این صورت نه تنها فتوحات جهانی او تحقق نمی یافت، بلکه تسلط بر مغولستان امری محال به نظر می رسید."