چکیده:
بافتهای تاریخی شهری بهمثابۀ سند زندۀ تاریخ گذشتگان و عامل هویتبخشی اجتماعات، عرصۀ سکونت و فعالیت گسترۀ وسیعی از ذینفعان با اهداف و منافع متفاوت و بعضاً متضاد و بستر دو نیروی متعارض «توسعه» و «حفاظت» هستند که زمینۀ بروز انواع مختلف تعارض را فراهم آوردهاند. هدف پژوهش حاضر، واکاوی و شناخت تعارضات موجود در برنامهریزی بافتهای تاریخی شهری است تا از رهگذر آن، زمینۀ مدیریت و حل تعارض فراهم شود. این پژوهش از نوع کیفی است که دادههای موردنیاز آن با استفاده از روش نمونهگیری گلولهبرفی، تحلیل اسنادی و مصاحبۀ عمیق گردآوری و در چارچوب نظریۀ زمینهای تحلیل شده است. یافتهها نشان میدهد مهمترین تعارضات فراروی برنامهریزی بافت تاریخی شهرری، «تعارض توسعه و حفاظت»، «تعارض منافع ذینفعان»، «تعارض فضایی-کالبدی»، «تعارض زیستمحیطی» و «تعارض اجتماعی» است که در سه دستۀ کلان «تعارضات درونی»، «تعارضات ناشی از برنامههای حفاظت» و «تعارضات ناشی از طرحهای توسعه شهری» طبقهبندی میشوند. ضعف نظام برنامهریزی حفاظت و مدیریت بافت تاریخی کشور و ناکارآمدی نظام برنامهریزی و مدیریت توسعه در بافت تاریخی در سطح تصمیمگیری، مهمترین علل بروز تقابل نیروهای حفاظت و توسعه در بافتهای تاریخی هستند که به ظهور تعارضات ثانویه در سطح عملیاتی منجر میشوند. شناخت تعارضات و علل بروز آن، گذار از رویکردهای حفاظت شهری قدرتمبنا بهسمت رویکردهای ذینفعمبنا، بهکارگیری رویکردهایی نظیر حفاظت حساس به تعارض، حق به میراث و یکپارچگی حفاظت شهری در بستر گستردهتر برنامهریزی شهری در سطح سیاستگذاری میتواند به حل تعارضات موجود و تحقق توسعۀ تعاملی حفاظتگرا در بافتهای تاریخی منجر شود.
Urban historic area as a living witness of the history of the past and the main factor in community identity is a context for residency and activities of a wide range of stakeholders with different and sometimes conflicting goals and interests and a platform for conflicting forces of "development" and "conservation" that leads to different types of conflicts. This paper tries to identify and analyze conflicts toward planning of urban historic areas as a basis for conflict management. This study is qualitative that the required data has been collected by snowball sampling, record/document analysis and in-depth interviews and analyzed based upon grounded theory. Findings show that the key conflicts toward planning of urban historic area of Rey include “conflict between conservation and development”, “stakeholder conflict”, “spatial conflict”, “environmental conflict” and “social conflict” that can be classified in three categories including “conflicts in urban historic areas”, “conflicts through conservation plans” and “conflicts through urban development plans”. The weakness of conservation planning and management system and the inefficiency of development planning and management system in historic areas at decision-making level are the key factors in the confrontation of development and conservation that lead to the emergence of secondary conflicts at operational level. Identifying conflicts and causes, moving from power-based urban conservation approaches toward stakeholder-based approaches, using approaches like conflict-sensitive conservation, right to heritage and integrating urban conservation into broader context of urban planning at policy-making level can result in conflict resolution and conservation-led integrative development at operational level in historic areas.
خلاصه ماشینی:
تحليل تعارضات فراروي برنامه ريزي بافت هاي تاريخي شهري بر پايۀ نظريۀ زمينه اي (مورد مطالعه : بافت تاريخي شهرري ) طاهره متقي- دکتري شهرسازي، دانشگاه تربيت مدرس ، تهران ، ايران مجتبي رفيعيان - استاد گروه شهرسازي، دانشگاه تربيت مدرس ، تهران ، ايران حميدرضا صارمي- دانشيار گروه شهرسازي، دانشگاه تربيت مدرس ، تهران ، ايران پذيرش مقاله : ١٣٩٩/٠٩/١٠ تأييد مقاله : ١٤٠٠/٠٤/٠٥ چکيده بافت هاي تاريخي شهري به مثابۀ سند زندٔە تاريخ گذشتگان و عامل هويت بخشي اجتماعات ، عرصۀ سکونت و فعاليـت گسترٔە وسيعي از ذي نفعان با اهداف و منافع متفاوت و بعضا متضاد و بستر دو نيروي متعـارض «توسـعه » و «حفاظـت » هستند که زمينۀ بروز انواع مختلف تعارض را فراهم آورده اند.
مطالعات پيشين عمدتا با اتخاذ رويکردهاي مختلف نظير رويکرد توسعه گرا (غلبۀ برنامه ريزي شهري)، حفاظت گرا، رويکرد بينابيني (توسعه و حفاظت ) و رويکرد مبتني بر حل تعارض منافع خصوصي در طرح هاي توسعه و حفاظت شهري انجام شده اند؛ براي مثال ، پژوهش مينري ٢ (١٩٨٣)، شاه محمديان (١٣٩٨)، کرافورد٣ و همکاران (٢٠١٣)، لويس (٢٠١٥)، ابلقي (١٣٨٠)، عادلي و عباسي هرفته (١٣٩٤) و خيرالدين و همکاران (١٣٩٥) به ترتيب نمونه هاي اين دسته بندي چهارگانه هستند.
بدين ترتيب ، با توجه به خلأ نظري و روش شناختي مطالعات پيشين در پرداختن به موضوع مقاله ، اين پژوهش در چارچوب نظريۀ زمينه اي، به تبيين تعارضات فراروي بافت تاريخي شهرري ميپردازد تا از رهگذر آن امکان مديريت و حل تعارض و همسوکردن دو جريان اصلي توسعه و حفاظت فراهم شود.