چکیده:
تاکنون نظریات متعددی در زمینه مشــاوره و روان درمانی ارائه شــده است که هر کدام شخصیت انسان و ابعاد آن و جلوه های انسان سالم و ناسالم را به گونه ای متفاوت تعریف کرده اند. این نظریات، تمامیت انسان را با نگاه های متفاوت مورد بررسی قرار داده اند. یکی بــه غرایــز درونی و ارضا و عدم ارضا آن، دیگری به محیــط بیرونی و ارتباط بین فردی، یکی به نقش رفتارهای آموخته شــده و آموخته نشــده و دیگــری به افکار و نگرش های انســان پرداخته اســت. برخی از رویکردها، اختیار و اراده انسان را تا سر حد نهایی اجبار قرار داده و دیگری به او اختیار خلق زندگی و تجربیات جدید را داده اســت. رویکردی ی های وی او را اســیر ناخودآگاه و ســایر رویکردها او را زندانی باورها، محیط یا یادگیر می دانند. با توجه به تفاوت هایی که در بستر رویکردهای متفاوت نظری در حیطه مشاوره و روان درمانــی وجود دارد، هدف مقاله حاضر این اســت که ضمن تحلیل این دیدگاه ها (روان تحلیلــی ســابق و رویکردهای نوین روان تحلیلی، شــناختی، رفتاری، شــناختی -
رفتاری، وجودگرایی، انســان گرایی و ...) و تبیین اصول و انسان شناســی آن ها، به مقایسه تفاوت هــای موجود با رویکرد مبتنی بر دیدگاه اســلامی بپردازد. پرســش اصلی عبارت اســت از اینکه نظریات موجود چگونه به شــخصیت انســان و تعریف سلامتی و بیماری و روش های درمانی اشــاره کرده اند، چــه بخش هایی را نادیده گرفته و بر چه بخش هایی تمرکز بیش ازحد دارند و رویکرد مبتنی بر دیدگاه اســلام، چه نگاهی به انســان و ابعاد او دارد. این مقاله، از نوع تحلیل کتابخانه ای اســت و چهارچوب نظری آن براســاس متون مربوط به نظریات مشاوره، قرآن، احادیث و کتب اسلامی است.
خلاصه ماشینی:
(شولتز، ١٣٨٦: ٦٥) شخصيت و سلامت روان در نظريات وجودگرايي و انسان گرايي از نظر روان شناسان وجودي مانند پينز١، وانگر٢، مي ٣ و يالوم ٤، فرد سالم کسي است که در زندگي با گرفتن تصميم هايي که معناي آن ها را از وجود خود مي گيرد، اصالت خويش را بيافريند و شــکل دهد.
در مبناي روان شناختي ، اليس بيان مي کند که گر چه انسان از نظر بيولوژيکي تمايل شــديدي به مضطرب کردن خود و تخريب نفــس دارد و گر چه او در اجتماعي زندگي مي کند که ســبب پاره اي از نابساماني هاي رفتاري او اســت و آن ها را تقويت مي کند، اما ديدگاه روان شــناختي شخصيت ، چگونگي رشد آن را مشــخص مي کند.
حال اگر بخواهيم تعريف دقيق از شــاکله يا همان شخصيت ارائه دهيم ، مي توانيم به اين تعريف بسنده کنيم : شاکله عبارت اســت از ســاخت و هيئت واحد رواني انســان که در اثر تعامل وراثت ، محيط و اختيار شــکل گرفته است ، به گونه اي که محرک هاي محيطي را منطبق با خود تفسير کرده و در مقابل آن ها به شــيوه اي خاص پاسخ مي دهد.
بنابراين ، ِ ِ رابطه ايمان و رضا کاملا روشن است و مي توانيم حالت «رضا» را در عين اينکه جزو آرمان هاي يک مؤمن اســت ، از ســاختارهاي اصلي تشکيل دهنده شخصيت مؤمن هم به شمار آوريم که مي تواند در ابعاد هيجاني و عاطفي در برخورد با حوادث و مصائب و همه امور زندگي نمودار شود.