چکیده:
یکی از مسائل موجود در روان شناسی و سایر زمینه های علوم انسانی گسترش شکاکیت فلســفی و جایگزینی آن با اعتقادات راسخ و عمیق دینی در جوامع مختلف است. در این پژوهش به بررســی علل پیدایش چنین رویکردی در روان شناســی و همچنین پیامدهایی که این مســئله می تواند در جامعه داشــته باشــد پرداخته ایم. در ادامه، بحران های فکری پیش آمده در غرب شامل انحطاط فکری در مسیحیت، دین گریزی فلسفی، شکست علم در جایگزین شــدن به جای دین و در پایان چندصدایــی فکری و عدم قطعیت در وجود حقیقت در فلســفه غرب، به عنوان علل ایجاد چنین مسائلی در علوم انسانی و به دنبال آن روان شناســی معرفی می شود. در قســمت نتیجه گیری پژوهش، راهکارهای برون رفت از این مشــکل در حیطه روان شناســی مورد بررســی قرار می گیرد که شامل گسترش روش درمانی مراجع محوری در بین روان شناســان کشــور، همکاری حوزه و دانشگاه در تبیین
مسائل هستی شناختی ایجادکننده شکاکیت، تبیین و تدوین مشاوره مذهبی به عنوان روش درمانی روان شناسی اسلامی برای برطرف کردن بحران هویت در مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره و مشاوران مدارس می باشد.
خلاصه ماشینی:
در قســمت نتيجه گيري پژوهش ، راهکارهاي برون رفت از اين مشــکل در حيطه روان شناســي مورد بررســي قرار مي گيرد که شامل گسترش روش درماني مراجع محوري در بين روان شناســان کشــور، همکاري حوزه و دانشگاه در تبيين مسائل هستي شناختي ايجادکننده شکاکيت ، تبيين و تدوين مشاوره مذهبي به عنوان روش درماني روان شناسي اسلامي براي برطرف کردن بحران هويت در مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره و مشاوران مدارس مي باشد.
در چنين شرايطي وجود انواع مکاتب فلسفي ، تضاد بين اين مکاتب و نگاهي غيرمعرفتي به انســان ، فرد را دچــار تزلزل در معناي بودن و چگونه بــودن قرار مي دهد و گاه اين مســئله در خود روان شناس نيز هويداســت ، زيرا نداشتن ديدگاهي غايت نگرانه به جهان هســتي کانون مشکلات بشر است .
(هرگنهان و السون ، ١٣٨١: ٥٨) ِ ِ راهکارهاي برون رفت از بحران شکاکيت در روان شناسي غرب با توجه به کم رنگ شــدن بينش هاي مذهبي در غرب و عدم قطعيت در مکاتب فلسفي به کار رفته در روان شناسي غربي ، براي جلوگيري از اختلاف نظر بيش از حد و جلوگيري از تزريق تفکرات روان شــناس در فرآيند درمان ، ديــدگاه مراجع محوري راجرز به عنوان راهبرد برون رفت از شــکاکيت فلســفي اجرا شده است که در ادامه به آن پرداخته خواهد شــد.
در جامعه مســلمان اين بينش ممکن است به شــکل کامل کارايي نداشته باشد، اما تلفيق آن با روان شناســي اســلامي مي تواند کمبودهاي آن را برطرف کند؛ زيرا از يک سو اين ديدگاه ، نگاه ارزشي به انسان دارد و از سوي ديگر اين نگاه در ترکيب با نگاه معرفتي اسلامي مي تواند مسير مناسب تري را پيش روي فرد قرار دهد.
American Journal of Nursing, 75, 784-787.