چکیده:
جریان های علمی، پدیده هایی اجتماعی و ســازمانی هستند که شکل گیری، رشد، دوام و دامنه اثرشــان وابســته به عوامل پیچیده و متعددی است. تلاش برای شناخت بهتر این متناسب با این شناخت یکی از عوامل و همچنین بسترســازی، نهادســازی و دانش ورزی مهم ترین و ضروری ترین مولفه ها در فرآیند تبدیل علوم انســانی اســلامی به یک جریان علمی بالنده، پایدار و اثرگذار در جهان اســت. هدف از مقاله حاضر آن اســت که با مرور و تحلیــل برخــی از جریان های علمی در تاریخ معاصر علوم انســانی در غرب، گامی در راســتای افزایش شــناخت از این گونه پدیده های اجتماعی و ســازمانی بــردارد و بر این اســاس پیشنهاداتی برای علوم انسانی اســلامی ارائه کند. به این ترتیب، پرسش اصلی که به آن پرداخته می شود از این قرار است: علوم انسانی اسلامی چگونه می تواند از تجارب موجود درباره جریان های علمی متعددی که تاریخ معاصر علوم انســانی در غرب شــاهد بوده اســت اســتفاده کند تا به یک جریان علمی بالنده، پایدار و اثرگذار در جهان تبدیل
شــود؟ چهارچوب نظری این تحلیل، جامعه شناســانه و به طور مشــخص ساختارگرایانه اســت، به این معنا که هر پدیده یا اتفاق اجتماعی را تا حد زیادی متاثر از ســاختارهای اجتماعی و الگوهای کلی تر می داند. در همین چهارچوب است که این مقاله به جستجوی ســاختارها و الگوهایی می پردازد کــه تولد و تحول جریان های علمــی در طول زمان را تحت تاثیر قرار می دهند. روش شناســی این مقاله، مبتنی بر مرور ادبیات و تحلیل تطبیقی گزیده ای از تاریخچه نمونه هایی از دو دسته از جریان های علمی در دهه های اخیر است. موجود در دســته اول شامل آن جریان هایی است که نسبت به جریان اصلی علوم انسانی غرب رویکرد انتقادی دارند و دســته دوم شامل آن جریان هایی است که از خاستگاه های موجود در غرب سرچشمه گرفته اند. علوم انسانیبه کلی متفاوتی نسبت به جریان اصلی ســرفصل های عمده این مقاله متناســب با هدف و پرســش اصلی آن عبارتند از: مقدمه، پرســش پژوهش، چهارچوب نظری، روش شناسی پژوهش، مروری بر جریان های علمی انتقادی و متفاوت در تاریخ معاصر علوم انســانی در غرب، پیشنهادات عملی برای مسیر علوم انسانی اسلامی و نتیجه گیری.
خلاصه ماشینی:
به اين ترتيب ، پرسش اصلي که به آن پرداخته مي شود از اين قرار است : علوم انساني اسلامي چگونه مي تواند از تجارب موجود درباره جريان هاي علمي متعددي که تاريخ معاصر علوم انســاني در غرب شــاهد بوده اســت اســتفاده کند تا به يک جريان علمي بالنده ، پايدار و اثرگذار در جهان تبديل شــود؟ چهارچوب نظري اين تحليل ، جامعه شناســانه و به طور مشــخص ساختارگرايانه اســت ، به اين معنا که هر پديده يا اتفاق اجتماعي را تا حد زيادي متأثر از ســاختارهاي اجتماعي و الگوهاي کلي تر مي داند.
Frickel & Gross ٢٠٠٥ ؛ شود و بيرمن ١، ٢٠١٠) اين مطالعات اگرچه بيشتر بر جريان هاي علمي در تاريخ ِ معاصر علوم در غرب متمرکز اســت ، اما مي توانــد حاوي درس هايي مفيد و حتي حياتي براي علوم انســاني اســلامي باشد؛ زيرا گســتره علم امروزي تا حد زيادي شکل گرفته از جريان هاي علمي در کشــورهاي غربي اســت و هنوز بيشتر داعيه داران اصلي اين گستره ، ِ دانشــمندان و مؤسســات غربي هســتند.
Ephemera: Theory & Politics in Organization 4.
Cox, LeTrent-Jones, Voronov, & Weir خودش نيازمند تلاش جدي و مستمر در حفظ و ارتقاي کيفيت مقالات و همچنين تبليغ ِ و آشــناکردن ساير پژوهشــگران با آثار چاپ شده در مجله اســت .
Gender, Work & Organization بر خلاف مديريت انتقادي ، حضور مطالعات ســازماني فمينيســت در آکادمي مديريت نياز به زمينه سازي چنداني نداشت .
Gender, Work & Organization: An International Interdisciplinary Conference 5.
Gender, Work & Organization, 8(3): 267-290.
Gender, Work & Organization, 8(3): 267-290.