چکیده:
رمان تاریخی نه رمانی است که دربر گیرندهی روایتی ساده و دمدستی از وقایع و مواد خام یک دوره تاریخی باشد.لوکاچ بر آن است که رمان تاریخی، عصارهی انتزاع شدهی تاریخی است که جامعهای از سر گذرانده. تاریخی که از خلال جریانهای زندگی مردم عادی بازسازی شده و سعی در زنده کردن آن دسته از گرایشات مهم تاریخی دارد که برآیند ستیزشان، وضعیت کنونی جوامع را رقم زده است. موضوع رمان تاریخی نه روایت تاریخ از نگاه شخصیتهای برجستهی تاریخ، بلکه پرداختن به امور زندگی روزمرهی مردم عادی و به دست دادن دلایل عمل و انگیزههای گرایشهای سیاسی-اجتماعیشان است. شخصیتپردازی یکی از مهمترین ابزارهای فرمی است که رماننویس در این راستا در اختیار دارد تا به بازسازی تاریخ نایل آید. لوکاچ بر آن است که شخصیتهای رمان تاریخی باید در بستر زنجیره رخدادهای رمان شکل بگیرد نه اینکه حاصل توصیف دلبخواهانهی مؤلف باشد. این پژوهش بر آن است که تمهیدات شخصیتپردازی درویشیان را در رمان سالهای ابری مورد ارزیابی قرار دهد و، بر خلاف نظر برخی منتقدین، نشان دهد که وی از پس پرورش دادن کاراکترهای رمان خود از خلال زنجیرهی رخدادها برآمده است. روش به کار گرفته شده در این پژوهش خوانش دیالکتیکی لوکاچ از رمان تاریخی است.
خلاصه ماشینی:
بـر ایـن اسـاس ، موضـوع رمـان تاریخـی نـه روایـت تاریـخ از نـگاه شـخصیت های برجسـتۀ تاریـخ ، بلکـه پرداختـن بـه امـور زندگـی روزمـرة مـردم عــادی اســت .
بررسـی ها گویـای آنسـت کـه رمـان بـه میانجـی سرگذشـت قهرمـان خـود، ناخوشـایندی های مدرنیزاسـیون آمرانـه و توسـعۀ سـرمایه داری وابسـتۀ پهلـوی را ابـژه روایـت خـود قـرار داده اسـت .
com مقدمه و طرح مسئله هـدف ایـن مقالـه کاوشـی دربازسـازی تاریخـی دررمـان سـال های ابـری بـه میانجـی شـخصیت پردازی اسـت .
ایـدۀنظـری مـااین اسـت کـه رمـان تاریخـی گرایش هـای عمدۀ سیاسـی ونیروهـای اجتماعـی راکـه خصلتـی سرشـت نمادارنـد،درقالـب شـخصیت های تیپیـک احیـاکـرده وبـادرگیـرکـردن آنهـادرآکسـیون ،روح دوران مـوردبازنمایـی را به شـکلی مجـدد،قابل زیسـت میکند.
ایـن ابـدابـدان معنانیسـت کـه قهرمان رمـان تاریخـی ازدل طبقـۀمتوسـط برمیخیزد، هرچنـدمانعـی بـرای آن وجـودنـدارد،امـامسـئله برسـراین اسـت که نـزدلـوکاچ ،روح تاریخـی یـک عصـرراماهیـت وسرشـت زندگـی مردمـان عـادی عیـان میسـازدوبـرای بازنمایـی ایـن روح تاریخـی ،آنچه مـوردبازنمایی قـرارمیگیردبایدهمیـن زندگی مردمان عادی باشـدودراین صــورت شـخصیت های بزرگ تاریخی ،قهرمانانی به لحاظ تاریــخی واقعـی هسـتند،نمیتواننـددرکانـون بازنمایـی رمـان تاریخـی جایگیرنـد.
سـؤال مـااین اسـت کـه کاوش درسرگذشـت قهرمان رمان چـه کلیتی راوچگونـه بازآفرینـی میکند؟ بـرایـن اسـاس ،مـارمـان تاریخـی سـال های ابـری رابـرای بررسـی نحـوۀپـردازش کاراکترهـاوچگونگی شـکل گیری شخصیتشـان ١مـوردمطالعه قرارمیدهیم .
دولـت دیکتاتوربیگانـه ازجامعه ووابسـته به خارجی ،سـلطۀسـرمایۀخارجـی وفقرفزایندۀطبقات شـهری وناخوشـایندیهای زندگی 140 روزمـرۀآنهـاواسـطه های روایـت زندگی شـریف هسـتند،همۀتنش هـای رمـان بیانگراین تضـادبنیادیـن اسـت ،تضـادی کـه درهمـۀنهادهانمـودیافته اسـت ؛ازنهـادآموزش گرفته تـازندگـی روزمـره ونهـاداقتصـاد،تضادهای درونـی زندگـی دردرون نظام سـرمایه داری وابسـته .
امااسـتواری وضع موجـودوشکسـت مطلـق نسـل های پیشـین خانـواده اش ،وی رابـه ایـن قناعـت رسـانده اسـت کـه مقاومـت دربرابـرایـن وضعیت راه بـه جایـی نمیبرد.