چکیده:
قرآن کریم به منزله قانون اساسی اسلام است. سادهترین مسیر جهت ارتباط پیروان با محتوای این کتاب آسمانی، ترجمه آن است. بررسی روشهای ترجمه قرآن با هدف دستیابی به ترجمه دقیقتر و روانتر، از دیرباز همواره مورد توجه مترجمان و صاحبنظران و در کانون تفکر آنان بوده است، این مقاله افزون بر واکاوی روش تفسیری اسفراینی، به بررسی روش وی در ترجمه قرآن کریم پرداخته و از نقد و کنکاش در ترجمه وی و بیان خطاهای ایشان در حوزه صرف، نحو و واژگان خودداری کرده است. دستاورد حاصل از این تحقیق نشان میدهد که اسفراینی با نگاهی تفسیری در دایره سنتی ترجمه قرآن آن روزگار، دست به ابتکاراتی زده است که نقطه عطفی در فرآیند تکاملی ترجمه قرآن است، ازجمله ابداع روش ترجمه تفسیری و ارائه واژههای بینظیر در ترجمه که از احادیث تفسیری برگرفته شده است. هر چند انگیزه اصلی او در این نوآوریها، نشانگر دغدغه ایشان نسبت به معنا و بیان مذهب او در لابلای واژهها است.
خلاصه ماشینی:
"(همان: 1379) این شواهد و دادهها حاکی از آن است که اسفراینی ترجمه تحتاللفظی را بهطور کلی رد ننموده بلکه معتقد بوده که ترجمه باید به سمت معانی که احادیث تفسیری آن را مطرح کرده، سوق داده شود و در جایی که معنای آن توسط دیدگاههای تفسیری بیان نشده میتوان از لغت استفاده نمود، اما آنچه ایشان را وادار کرد که این سخن را بگوید برخی از نارساییهایی است که در این روش مشاهده نموده، که عبارتند از: دامنه معنایی ساختارهای فارسی اغلب با دامنه معنایی اصل عربی آنها مطابقت ندارد؛ چون اگر این انطباق وجود داشت، ترجمه تحتاللفظی به زبان مقصد امکانپذیر میشد اما واقعیت این بود که زبان مجموعهای از روابط نامتقارن بین معنا و شکل است و هر زبانی دارای شکلهای جداگانهای برای ارائه معنا است، بنابراین در ترجمه یک معنا ممکن است مجبور شویم در زبان دیگر شکل بسیار متفاوتی را به کار بندیم.
(اسفراینی، 1375: 216) این توضیحها حاکی از این است که اسفراینی به نوآوری در ترجمه رسمی دست زده و باعث به وجود آمدن راه حلی مناسب برای غلبه بر نارسایی ناشی از تفاوت دامنه معنایی هنجارهای ساختاری هر دو زبان بوده است و این از ابتکارهای اسفراینی بوده که گام مهمی در فرآیند ترجمه قرآن داشته است، بههمین علت محقق کتاب تاج التراجم این تفسیر را نقطه عطف دو دوره از ادوار ترجمه قرآن میداند، زیرا ترجمههای شناخته شده پیش از سده پنجم هجری از روش ترجمه تحتاللفظی و بدون توجه به دیدگاههای تفسیری است و ترجمههای پس از سده پنجم بیشتر بر پایه آرا و عقاید مفسران استوار است و تحول انتقال مترجمان از دوره نخست ترجمه قرآن به دوره دوم به احتمال قریب به یقین، تحت تأثیر نقد و نظر اسفراینی بوده است."