چکیده:
مقالۀ حاضر با اتخاذ رویکردی فرهنگی و در چارچوب جامعهشناسی اقتصادی به مطالعات بنگاههای اقتصادی خانوادگی در شهر تهران پرداخته است. روش آن کیفی بوده و پس از مصاحبۀ نیمهساختیافته با 25 نفر از مدیرعاملان بنگاههای اقتصادی از طریق کدگذاری و مقولهسازی به تجزیه و تحلیل یافتهها پرداخته است. هدف آن بررسی و بازسازی معنایی نقش و جایگاه زنان در این نوع کسبوکارها از دید پاسخگویان بوده است. طبق نتایج حاصله، نقش و جایگاه زنان از نگاه مدیرعاملان مطالعهشده را، که همگی مرد هستند، میتوان در ذیل سه عنوان: 1. نقش زنان در بنگاههای اقتصادی (شامل صوریبودن، غیرمهم بودن، جدلیبودن، نامرئیبودن و عدم ارتقا)؛ 2. چالشهای حضور زنان در بنگاههای اقتصادی (شامل روابط رقابتی/ حسادتی و بیاعتمادی فامیلی)؛ 3. پیامدها (شامل فروپاشی خانواده و فروپاشی بنگاه) قرار داد. در کل، میتوان گفت که نگرش و مدیریت مردسالارانه، بهمنزلۀ مهمترین نظام ارزشی و فرهنگی حاکم بر خانواده، نقش و جایگاه زنان در کسبوکارهای خانوادگی را تا حدود زیادی محدود میکند. بهعلاوه، حضور زنان در بنگاههای اقتصادی خانوادگی با چالشهایی همراه است که درنهایت پیامدهایی (همچون تضعیف روابط فامیلی و فروپاشی کسبوکار) هم برای خانواده و هم برای کسبوکار خانوادگی در پی دارد.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین ، مسئلة اصلی این است که از نگاه مـدیرعاملان کسـب وکارهـای خـانوادگی زنان خانواده چه نقشی در کسب وکار دارند و نقش آن ها چه تأثیری بر عملکرد بنگـاه اقتصـادی بر جای می گذارد؟ میزان و شیوة درگیری آن ها در فعالیت بنگاه به چه صورت است ؟ در ارتبـاط بین کسب وکار، به منزلة نظامی اقتصادی ، و خانواده ، به منزلة نهادی اجتماعی ، چه نقشی دارند؟ پیشینة تحقیق در داخل کشور، نه تنها توجه کافی بـه مطالعـة نقـش و جایگـاه زنـان در بنگـاه هـای اقتصـادی خانوادگی انجام نگرفته است ، بلکه حتی خود این نوع کسب وکارها نیز به جز در مـواردی انـدک (در رشته های مدیریت و اقتصاد) هـدف مطالعـه ، بـه ویـژه از منظـر جامعـه شناسـی اقتصـادی ، نبوده اند.
ارائة تعریفی از بنگاه اقتصادی خانوادگی در تحقیقـات مربـوط بـه ایـن بنگـاه هـا از تعریـف بنگاه های کوچک هم پیچیده تر است و هنوز تعریفی که اجمـاعی گسـترده در مـورد آن وجـود داشته باشد ارائه نشده است ؛ مثلا، در تحقیقات مالی شرکت ها یا بنگاه هایی را کـه اعضـای یـک خانواده یا بنیان گذار آن مالک بیش از پنجاه درصد شرکت باشد، شرکتی خـانوادگی مـی نامنـد.
این نوع تفکرات قالبی دربارة جایگاه مردان و زنان در جامعه اسـاس و بنیـان تقسـیم کار جنسیتی است که نمود آن در بنگاه های اقتصادی خانوادگی نیز بـه وضـوح دیـده مـی شـود."